بخش ۲۵ - تمثیل مرد حریص نابیننده رزاقی حق را و خزاین و رحمت او را به موری کی در خرمنگاه بزرگ با دانهٔ گندم میکوشد و میجوشد و میلرزد و به تعجیل میکشد و سعت آن خرمن را نمیبیند
مور بر دانه بدان لرزان شود
که ز خرمنهای خوش اعمی بود
میکشد آن دانه را با حرص و بیم
که نمیبیند چنان چاش کریم
صاحب خرمن همیگوید که هی
ای ز کوری پیش تو معدوم شی
تو ز خرمنهای ما آن دیدهای
که در آن دانه به جان پیچیدهای
ای به صورت ذره کیوان را ببین
مورِ لنگی ، رو سلیمان را ببین
تو نهای این جسم تو آن دیدهای
وارهی از جسم گر جان دیدهای
آدمی دیدهست باقی گوشت و پوست
هرچه چشمش دیده است آن چیز اوست
کوه را غرقه کند یک خُم زِ نَم
منفذش چون باز باشد سوی یم
چون به دریا راه شد از جان خم
خم با جیحون برآرد اشتلم
زان سبب قل گفتهٔ دریا بود
هرچه نطق احمدی گویا بود
گفتهٔ او جمله در بحر بود
که دلش را بود در دریا نفوذ
داد دریا چون ز خم ما بود
چه عجب در ماهیی دریا بود
چشم حس افسرد بر نقش ممر
تش ممر میبینی و او مستقر
این دوی اوصاف دید احولست
ورنه اول آخر آخر اولست
هی ز چه معلوم گردد این ز بعث
بعث را جو ، کم کن اندر بعث بحث
شرط روز بعث اول مردنست
زانک بعث از مرده زنده کردنست
جمله عالم زین غلط کردند راه
کز عدم ترسند و آن آمد پناه
از کجا جوییم علم از ترک علم
از کجا جوییم سلم از ترک سلم
از کجا جوییم هست از ترک هست
از کجا جوییم سیب از ترک دست
هم تو تانی کرد یا نعم المعین
دیدهٔ معدومبین را هست بین
دیدهای کو از عدم آمد پدید
ذات هستی را همه معدوم دید
این جهان منتظم محشر شود
گر دو دیده مبدل و انور شود
زان نماید این حقایق ناتمام
که برین خامان بود فهمش حرام
نعمت جنات خوش بر دوزخی
شد محرم گرچه حق آمد سخی
در دهانش تلخ آید شهد خلد
چون نبود از وافیان عهد خلد
مر شما را نیز در سوداگری
دست کی جنبد چو نبود مشتری
کی نظاره اهل بخریدن بود
آن نظاره گول گردیدن بود
پرس پرسان «کاین به چند و آن به چند»
از پی تعبیر وقت و ریشخند
از ملولی کاله میخواهد ز تو
نیست آن کس مشتری و کالهجو
کاله را صد بار دید و باز داد
جامه کی پیمود او پیمود باد
کو قدوم و کرّ و فر مشتری
کو مزاح گنگلی سرسری
چونک در ملکش نباشد حبهای
جز پی گنگل چه جوید جبهای
در تجارت نیستش سرمایهای
پس چه شخص زشت او چه سایهای
مایه در بازار این دنیا زرست
مایه آنجا عشق و دو چشم ترست
هر که او بیمایهای بازار رفت
عمر رفت و بازگشت او خام تفت
هی کجا بودی برادر هیچ جا
هی چه پختی بهر خوردن هیچ با
مشتری شو تا بجنبد دست من
لعل زاید معدن آبَستِ من
مشتری گرچه که سست و باردست
دعوت دین کن که دعوت واردست
باز پران کن حمام روح گیر
در ره دعوت طریق نوح گیر
خدمتی میکن برای کردگار
با قبول و رد خلقانت چه کار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی موضوعاتی چون دیدگاه انسان، دنیا و حقیقت میپردازد. شاعر به تشبیه مور و دانه اشاره میکند و به این نکته میپردازد که انسانها فقط ظواهر را میبینند و بسیاری از حقایق را نادیده میگیرند. او بر ضرورت درک عمق زندگی و فراتر رفتن از ظاهر تأکید میکند.
شاعر با معرفی "عالم" و "معدوم" به معنای نادیدهگرفتن حقایق میپردازد و به گفتارهای پیامبران اشاره دارد که همگی در تلاش برای هدایت مردم به سوی حقیقت بودند. در نهایت، شاعر خواستار آن است که انسانها در زندگی خود به دنبال معنای عمیقتر و عشق و دوستی باشند و از صرفاً مادیات دوری کنند. پیوند با خدا و خدمت به دیگران را به عنوان هدفی ارزشمند معرفی میکند.
هوش مصنوعی: پیداست که مورچه به خاطر دانهای که در آن است به شدت میلرزد، چرا که آن دانه از خوشههای گندمهای خوب و با کیفیتی است.
هوش مصنوعی: آن دانه را با حرص و نگرانی میکشد چون نمیبیند که چه لذتی در طعم شیرین وجود دارد.
هوش مصنوعی: آدمی که صاحب خرمنی است، میگوید: "ای کاش، از آنچه که وجود ندارد یعنی از نابینایی، دوری کنی."
هوش مصنوعی: تو از مزرعههای ما آن نگاهی دیدهای که در آن دانهها به جان و دل پیچیده شدهاند.
هوش مصنوعی: به موجوداتی که در ظاهری کوچک و ناچیز به نظر میرسند، توجه کن و به عظمت و قدرت سلیمان نگاه کن.
هوش مصنوعی: تو تنها این بدن نیستی؛ بلکه آن چشمی هستی که به واقعیتها نگاه میکند. اگر جان و روح خود را بشناسی، از قید و بند این جسم آزاد خواهی شد.
هوش مصنوعی: انسان آنچه را که با چشم میبیند و در واقعیت وجود دارد، جزء وجود خود میداند و برایش اهمیت دارد. هر چیز ملموسی که به چشمش میخورد، برای او بخشی از وجودش به حساب میآید.
هوش مصنوعی: اگر دریچهای باز باشد، حتی یک خُم نَم هم میتواند کوه را غرق کند و به دریا برسد.
هوش مصنوعی: وقتی به دریا دسترسی پیدا کرد، از دلش با جیحون (رود) به شکلی شور و خروش بالا میآید.
هوش مصنوعی: به این دلیل که سخنانی که از دریا بیان میشود، کم و محدود است، هر آنچه که بهوسیله حضرت احمد بیان شده، واضح و روشن است.
هوش مصنوعی: این جمله بیان میکند که تمام سخنان او در عمق و وسعتی همچون دریا وجود داشت، زیرا دل او در آن دریا غوطهور بود و به عمق آن نفوذ کرده بود.
هوش مصنوعی: اگر دریا از خمِ ما باشد، چه تعجبی دارد که ماهی در دریا زندگی کند؟
هوش مصنوعی: چشم حس، به تصویر و شکلهای مختلفی که در دنیا وجود دارد، افسوس میخورد و تنها میتواند آنها را ببیند، در حالی که حقیقت واقعی در جایی ثابت و پایدار قرار دارد.
هوش مصنوعی: این دو ویژگی را که میبینی، همانی است که از یک چشم بینا میبینی؛ در غیر این صورت، اول و آخر یکدیگر را جابهجا کردهاند.
هوش مصنوعی: ای کاش روشن شود که این برانگیختن، از کجا نشأت میگیرد. کم کن از بحث درباره برانگیختن؛ به جای آن، به حقیقت آن فکر کن.
هوش مصنوعی: شرط روز قیامت این است که ابتدا باید مرد. زیرا قیامت یعنی زنده کردن کسانی که مردهاند.
هوش مصنوعی: تمام عالم به این اشتباه افتادهاند که از عدم میترسند، در حالی که آن عدم، پناهگاه واقعی است.
هوش مصنوعی: علم و دانش را از کجا پیدا کنیم، وقتی که خودمان از آن دور شدهایم؟ و آرامش و صلح را از کجا بیابیم، وقتی که از آن فاصله گرفتهایم؟
هوش مصنوعی: ما از کجا میتوانیم وجود خود را پیدا کنیم؟ آیا وجود فقط از جدایی و فقدان ناشی میشود؟ و همچنین از کجا میتوانیم میوهای مثل سیب را بیابیم، در حالی که دست از آن دور است؟
هوش مصنوعی: هم تو به تنهایی مانند مساعدی به کمک چشمهای ناتوانی که نمیتوانند واقعیت را ببینند، هستی.
هوش مصنوعی: آن که از عدم به وجود آمده، همه چیز را در حالت نیستی میبیند و برای او ذات هستی نیز به طور کامل غیرموجود به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: اگر دیدههایمان تغییر کند و به یکدیگر بنگرد، این جهان نظم و ترتیبش به هم خواهد ریخت و مثل محشر خواهد شد.
هوش مصنوعی: این حقایق ناتمام به خاطر آن است که درک آنها برای نادانان ممنوع است.
هوش مصنوعی: بهشتهای نعمتبار، برای دوزخیها به اندازهای دلپذیر و نزدیک شده که حتی اگر حق به آنها بخشیده نشود، باز هم با کمال سخاوت و بخشش آنها را درک میکنند.
هوش مصنوعی: اگر در دنیا برای کسی طعم بهشت هم مفهوم خوشایندی نداشته باشد، به این دلیل است که او از حقیقت و اصل وجود آن بهرهای نبرده است.
هوش مصنوعی: وقتی مشتری وجود ندارد، دست کسی در کار تجارت به حرکت در نخواهد آمد.
هوش مصنوعی: کی کسی که اهل خرید و فروش است، به چیزهایی که در نظر میآید توجه میکند؟ آنچنان که فقط در ظاهر گول میخورد.
هوش مصنوعی: از کسی سوال میکند که این چیز چه ارزشی دارد و آن چیز چه قیمتی، در جستجوی درک زمان و به تمسخر گرفتن واقعیت.
هوش مصنوعی: نمیتوان انتظار داشت که کسی که خسته و ناامید است، از تو چیزی بخواهد. آن کسی که به دنبال کالا و درخواست است، در واقع از تو نیست.
هوش مصنوعی: کسی که صد بار با کاله (چیزهای مختلف) روبرو شده و همچنان در حال تغییر و گذر است، به مانند باد است که همیشه در حرکت و نقل و انتقال است. او به مقصد نمیرسد و همیشه در حال پیمودن راههاست.
هوش مصنوعی: این بیت به دنبال ویژگیها و صفات یک شخص خاص است. سوال از وجود کسی است که دارای ویژگیهای برجستهای باشد و به نوعی در بین دیگران متفاوت و ویژه به نظر برسد. به عبارت دیگر، شاعر به دنبال فردی است که دارای جاذبه و ویژگیهای خاصی باشد که او را از دیگران متمایز کند و در عین حال اشارهای به ناتوانی یا عدم موجودیت این شخص خاص در حال حاضر دارد.
هوش مصنوعی: وقتی در سرزمین او چیزی ارزشمند وجود نداشته باشد، چه چیزی باید برای جستجو کردن باشد؟
هوش مصنوعی: در تجارت که سرمایهای وجود ندارد، چه اهمیتی دارد که فردی زشت باشد یا سایهای از آن.
هوش مصنوعی: در این دنیا، دارایی و ثروت مهم است، اما در دنیای دیگر، عشق و احساسات عمیق انسانی ارزشمندترند.
هوش مصنوعی: هر کسی که بدون داشتن سرمایه و مهارت وارد بازار شود، وقتش هدر میرود و در واقع، به جای پیشرفت، به عقب برمیگردد.
هوش مصنوعی: برادر، تو کجا بودی؟ هیچ جا نمیدیدمت. چه چیزی برای خوردن درست کردی؟ هیچ چیز نیست.
هوش مصنوعی: به خودت تلاش کن و فعال باش تا به من هم حرکتی بدهی، چرا که زیبایی و ارزش من از دل لطافت و عمق احساساتم بیرون میآید.
هوش مصنوعی: اگرچه ایمان و اعتقاد برخی از افراد ضعیف و ناپایدار است، اما با این حال باید آنها را به سوی دین و دعوتهای معنوی فراخواند، چون این دعوتها ارزشمند و پرمعنا هستند.
هوش مصنوعی: پرنده را رها کن تا آزادانه پرواز کند و در مسیر هدایت مانند نوح، در جستجوی نجات و راهی نو قرار بگیر.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی برای خداوند خدمت کنی، نظر مردم و قبول یا رد آنها برایت مهم نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.