اول صبح دوم، آخر دوران شب است
هله عید آمد و روزی خوش و وقتی عجب است
هر که را می نگری سرخوش صهبای سرور
هر کجا می گذری بزم نشاط و طرب است
آید از هر شجری صوت انا الله در گوش
چشم دل بازنما گاه تجلی رب است
همه سکّان سماوات هم آواز شده
زهق الباطل و جاء الحقشان ورد لب است
گشت مولود چنین روز مهین فرزندی
که وجودش سبب خلقت هر أمّ و أب است
قائل کُنتُ نبیاً که مبارک ذاتش
خلقت آدم و ذریه ی او را سبب است
سید خیل رسل ختم نبیین احمد
شه لولاک محمد که امینش لقب است
حجة الله علی الخلق نبی الرحمه
مصطفی کز همه ی کون و مکان منتخب است
شیبة الحمد بُدش جدّ و پدر عبدالله
مادرش آمنه و آمنه بنت وهب است
هفدهم روز مبارک ز ربیع الاول
مولدش مکه در آنجای که نامش شعب است
تافت هنگام ولادت ز جبینش نوری
که فروغ مه و خورشید از آن مُکتسب است
از حرم یک سره با پای خود اصنام شدند
گه میلادش، این واقعه بس بوالعجب است
هجرتش سیزدهم سال ز بعثت بشمار
بعثتش هفتم عشرین ز ماه رجب است
معجز ثابته ی باقیه ی او، قرآن
آن کلام الله مُنزل، به لسان عرب است
زو عجب نبود، شق القمر و ردّ الشمس
کآسمان هاش چوگویی، به کف از لطف رب است
شب معراجش سابع عشر شهر صیام
بلکه همواره به هر سال و مه و روز و شب است
دین او ناسخ ادیان تمامی رسل
ذات او از همه برتر به عُلو و حسب است
منظر تابع او روضه ی فردوس برین
منزل عاصی او ناراً ذات لهب است
نتوان گفت قدیمش که قدیم ازلی
ذات بی چون خداوند بری از نسب است
حادثش هم نتوان خواند که حادث خواندن
ایزدی ذات ورا دور ز رسم ادب است
فیض پاینده ی حق باشد و حادث خواندن
فیض پاینده ی حق را نه طریق ادب است
صِهر و ابن عم و اول وصی او است علی
کز نهیبش به تن و جان عدو تاب و تب است
به نبی و علی و آل تولا کردن
مایه ی أمن و امان دافع رنج و تعب است
شرف از مدحتشان یافته تا نظم «محیط»
قدسیان را زپی کسب شرف ورد لب است
باد بر آن نبی رحمت و آلش صلوات
تا بود نخل ثمرآور و بارش رطب است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به معرفی و توصیف ولادت پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص)، و ویژگیهای این روز مبارک میپردازد. شاعر از شادی و سرور که در این زمان حاکم است، سخن میگوید و به عظمت وجود پیامبر اشاره میکند. تولد او را به عنوان روزی بزرگ معرفی میکند که باعث خلقت انسانها و سایر انبیاء شده است. همچنین از معجزات پیامبر و مقام والای او ذکر به میان میآورد و به اهمیت دین او نسبت به سایر ادیان اشاره میکند. در ادامه به خاندان پیامبر و نقش علی (ع) به عنوان وصی او اشاره دارد و در نهایت با درخواست رحمت بر او و آلش، شعر را به پایان میرساند.
هوش مصنوعی: صبح زود و آغاز روز دوم، پایان شب و دوران استراحت است. شادی و خوشی به ما روی آورده و زمان بینظیری فرا رسیده است.
هوش مصنوعی: هر کسی را که مینگری، شاداب و خوشحال به نظر میرسد. هر جا که بروی، جشنی از شادی و خوشی برپاست.
هوش مصنوعی: از هر درختی صدای "من خدا هستم" به گوش میرسد، و وقتی چشم دل باز شود، راز تجلی پروردگار نمایان میشود.
هوش مصنوعی: تمام آسمانها به یک صدا درآمدهاند و فریاد حق در مقابل باطل به گوش همه رسیده است.
هوش مصنوعی: در چنین روز بزرگ و مهم، مولودی به دنیا آمد که وجودش باعث خلق هر مادری و پدری است.
هوش مصنوعی: من بر این باورم که او پیامبر مبارکی است که خلقت آدم و فرزندانش به وجود او وابسته است.
هوش مصنوعی: سید پیامبران، احمد، نبی آخرالزمان است و به خاطر تو، ای محمد، لقب امین را به او دادهاند.
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که پیامبر رحمت، حضرت محمد (ص)، نماینده واقعی خداوند بر انسانهاست و از میان تمام موجودات در جهان، او بهترین و برگزیدهترین است.
هوش مصنوعی: شیبة الحمد لقب و نامی است که به جد و پدر عبدالله تعلق دارد. مادر عبدالله آمنه است و آمنه دختر وهب میباشد.
هوش مصنوعی: در هفدهمین روز از ماه ربیعالاول، مولود او در مکه به دنیا آمد، جایی که به نام «شعب» شناخته میشود.
هوش مصنوعی: همزمان با تولد او، نوری از پیشانیاش میتابید که درخشندگی آن به اندازه نوری بود که از ماه و خورشید به دست میآید.
هوش مصنوعی: از حرم به یکباره با پای خود، بتها به دنیا آمدند و میلاد او واقعیتی بسیار شگفتانگیز است.
هوش مصنوعی: هجرت او را سیزدهمین سال از آغاز رسالتش در نظر بگیر و آغاز رسالتش را در بیستمین روز از ماه رجب حساب کن.
هوش مصنوعی: معجزهای که همیشه پابرجاست، قرآن است که کلام خداست و به زبان عربی نازل شده است.
هوش مصنوعی: عجیب نیست که ماه به دو نیم شود و خورشید بازگردد، زیرا آسمان ها چونان میگویند، این همه از نعمت خدای رحمان است.
هوش مصنوعی: شب معراج، مخصوص روز پانزدهم ماه رمضان نیست، بلکه این شب در همه سال، ماه و روز و شب وجود دارد.
هوش مصنوعی: مذهب او برتر از همه ادیان دیگر بوده و اصول و پیامهایش بر همه رسالتها مقدم است. او از نظر مقام و شرافت نسبت به دیگران در بالاترین جایگاه قرار دارد.
هوش مصنوعی: چشمانداز زیر نظر او، باغی از بهشت است و منزلت انسان گناهکار همچون آتشی است که از شعلهاش برمیخیزد.
هوش مصنوعی: نمیتوان گفت که خداوند از کجا آمده یا چه زمان به وجود آمده است؛ زیرا او ذات بینقص و ازلی است و هیچ نسبتی ندارد.
هوش مصنوعی: وقایع و رویدادهایی که برای او پیش میآید، چنان خاص و باارزش است که نمیتوان به سادگی آنها را حادثه نامید. نسبت دادن چنین نامهایی به او، که ذاتش فراتر از قوانین و آداب انسانی است، نادرست و بیاحترامی به مقام او به شمار میرود.
هوش مصنوعی: نعمت جاودانی که از جانب خداوند میآید باید دائمی و پایدار به حساب بیاید و به هیچ وجه نباید آن را زوالپذیر و گذرا دانست، چرا که این نوع نگاه به آن، ناپسند و بیادبانه است.
هوش مصنوعی: به این ترتیب میتوان گفت که او که همسر، پسرعم و نخستین وصی علیرضا است، به قدری قدرت و جذبه دارد که دشمنانش از ترس و هیبت او به لرزه در میآیند و تحملش را ندارند.
هوش مصنوعی: محبت و ارادت به پیامبر، حضرت علی و نسل ایشان، باعث ایجاد آرامش و امنیت در زندگی میشود و میتواند رنج و سختیها را از انسان دور کند.
هوش مصنوعی: شرف و بزرگی از ستایش و ذکر خیر آنان به دست آمده است، به طوری که نظم «محیط» به واسطه این شرافت و ویژگیهای خوب، به جان مینشیند و بر زبان جاری میشود.
هوش مصنوعی: باد بر آن پیامبر رحمت و خاندان او فرستاده شده است تا وقتی که درخت نخل میوه میدهد و رطب میآورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
قاضی اسعد که عمید است او خزاعی نسب است
مرکز دانش و سرمایه و فضل و ادب است
به عجم زاده ولی فخر نژاد عرب است
دیدن طلعت میمونْش طرب را سبب است
سخت عالی نسب و خوشخط و نیکو لقب است
[...]
روز می خوردن و شادی و نشاط و طرب است
ناف هفته است اگر غرهٔ ماه رجب است
برگریزان به همه حال فرو باید ریخت
به قدح آنچه از او برگ و نوای طرب است
مادر باغ سترون شد و زادن بگذاشت
[...]
آن نه زلف است و بناگوش که روز است و شب است
وان نه بالای صنوبر که درخت رطب است
نه دهانیست که در وهم سخندان آید
مگر اندر سخن آیی و بداند که لب است
آتش روی تو زین گونه که در خلق گرفت
[...]
به دو گیسو مه روی تو نه چندان عجب است
عرصه جلوه خورشید میان دو شب است
جان شیرین به کدامین بسپارم چه کنم
دو دلم در دل من تا هوس آن دو لب است
نه وفا از تو به دل میگذرانم نه وصال
[...]
عشق بیتابی ذرات جهان را سبب است
زردی چهره خورشید ز درد طلب است
یک زمان بی دم گرم و نفس سرد مباش
که ز انفاس، همین یک دو نفس منتخب است
مگشا لب به شکرخند که در عالم درد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.