عشق بیتابی ذرات جهان را سبب است
زردی چهره خورشید ز درد طلب است
یک زمان بی دم گرم و نفس سرد مباش
که ز انفاس، همین یک دو نفس منتخب است
مگشا لب به شکرخند که در عالم درد
رخنه مملکت دل، دم صبح طرب است
چون صدف هر که به دریوزه دهن باز کند
گرچه در آب گهر غوطه زند، خشک لب است
دل ز بیداری شب، زنده جاوید شود
چشمه خضر نهان در ته دامان شب است
ماه و خورشید بود شمع ته دامانش
سر زلفی که سیه روزی ما را سبب است
سبز تلخی نتوان یافت به شیرینی تو
گوشه چشم ترا چاشنی کنج لب است
چه کند صائب مسکین نگدازد چون موم؟
روزگاری است که دربند گران ادب است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان فیلسوفانه و عاطفی عشق میپردازد و بر تأثیر عمیق آن بر جهان و موجودات تأکید دارد. عشق باعث بیتابی و جنب و جوش در دلها میشود و چهره خورشید را به رنگ زرد در میآورد، این رنگ نشاندهنده درد و longing برای عشق است. شاعر هشدار میدهد که نباید بدون احساس یا بیتوجهی زندگی کرد، زیرا هر لحظه از زندگی ارزشمند است. او اشاره میکند که لبخند و خوشحالی در دنیای درد و رنج میتواند نجاتبخش باشد و نسبت به عشق میگوید که بسیار گران بها و شیرین است. همچنین به هجران و ناخوشیهای عاشقانه اشاره میکند و بر لزوم تلاش برای دستیابی به عشق و لذت آن تأکید میکند. در نهایت، شاعر از وضعیت پیچیده عشق و ادب سخن میگوید و حسرت روزگار را ابراز میکند.
هوش مصنوعی: عشق باعث بیقراری همه موجودات جهان میشود و احساس درد و حسرتی که در دل دارد، باعث میشود چهره خورشید زرد و محزون به نظر برسد.
هوش مصنوعی: مدت زمانی را بدون گرمی و محبت نگذار، چرا که از نفسهای ما تنها همین چند نفس ویژه و ارزشمند است.
هوش مصنوعی: دندانهایت را به لبخند شیرین مشغول نکن، زیرا در جهانی پر از درد، دلتنگیها به هنگام صبح شادابی و خوشی میآورد.
هوش مصنوعی: هر کسی که بخواهد به راحتی صحبت کند و در مورد خود یا دیگران تبلیغ کند، حتی اگر در موقعیتی با امکانات و ویژگیهای خوب قرار داشته باشد، در نهایت اگر محتوا و کیفیت مناسبی نداشته باشد، نمیتواند موفق باشد.
هوش مصنوعی: دل در شبهای بیدار و بیخواب، زندگی جاودانی پیدا میکند. چون چشمه خضر، که نهان و پنهان در زیر سایه شب قرار دارد.
هوش مصنوعی: ماه و خورشید مثل شمع در کنار دامن او هستند و اینجا بیان میشود که آن سر زلفی که دارد، عامل بدبختی ماست.
هوش مصنوعی: سبز تلخی را نمیتوان در شیرینی تو پیدا کرد، چرا که زیبایی چشمانت همچون چاشنیای بر لبان توست.
هوش مصنوعی: صائب مسکین در اینجا به دلیل شرایط سخت و فشارهایی که بر اوست، ناتوان و در سطحی آسیبپذیر به نظر میرسد، مانند موم که به راحتی ذوب میشود. او به وضوح از مشکلات و محدودیتهای زمانه گلایه دارد و احساس میکند که در دنیایی گرفتار شده که در آن به ادب و خوبیها توجه کافی نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
قاضی اسعد که عمید است او خزاعی نسب است
مرکز دانش و سرمایه و فضل و ادب است
به عجم زاده ولی فخر نژاد عرب است
دیدن طلعت میمونْش طرب را سبب است
سخت عالی نسب و خوشخط و نیکو لقب است
[...]
روز می خوردن و شادی و نشاط و طرب است
ناف هفته است اگر غرهٔ ماه رجب است
برگریزان به همه حال فرو باید ریخت
به قدح آنچه از او برگ و نوای طرب است
مادر باغ سترون شد و زادن بگذاشت
[...]
آن نه زلف است و بناگوش که روز است و شب است
وان نه بالای صنوبر که درخت رطب است
نه دهانیست که در وهم سخندان آید
مگر اندر سخن آیی و بداند که لب است
آتش روی تو زین گونه که در خلق گرفت
[...]
به دو گیسو مه روی تو نه چندان عجب است
عرصه جلوه خورشید میان دو شب است
جان شیرین به کدامین بسپارم چه کنم
دو دلم در دل من تا هوس آن دو لب است
نه وفا از تو به دل میگذرانم نه وصال
[...]
تیرهبختی چون هجوم آرد سخن مهر لب است
سرمهٔ لاف جهانگلکردن دود شب است
احتیاج ما سماجت پیشهٔ اظهار نیست
آنچه ماگمکردهایم از عرض مطلب، مطلب است
تا چکیدن اشک را باید به مژگان ساختن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.