گنجور

 
محیط قمی

فرخنده باد نوروز بر قبلهٔ خلایق

فرخ سلیل احمد مولی الکرام صادق

آن خواجه ی که آمد چون قلب صافی وی

دامان همتش پاک زآلایش علایق

هر روز او چو نوروز فرخنده باد و فیروز

با روزها شبانش در فرّخی مطابق

گلزار هستی وی شاداب باد و خرم

تا هست چهر معشوق خرّم بهار عاشق

این عیدها که بینی باشد همه مجازی

عید حقیقی ما است آن مظهر حقایق

دارد هرانکه چون او آسوده عالمی را

ذات خجسته ی او است عید همه خلایق

دل ها از او است مسرور سرها از او است پرشور

جان ها به او است مشتاق تنها به او است شایق

با امر پاک یزدان فرمان او است توأم

با گفته ی پیمبر گفتار او موافق

در خورد رتبه ی او گر خیمه ی فرازند

صد بار برتر آید زین مرتفع سرادق

گر بار نخل باسق باشد دُر معانی

کلک دُرر فشانش ماند به نخل باسق

هستش تقرب حق عید و لباس تقوی

آری برای این عید این جامه هست لایق

از چهر شاهد غیب کشف حُجُب نموده

با او گزیده خلوت آسوده از عوایق

با شام تیره گویم شرحی اگر ز رأیش

آن تیره شام گردد روشن چو صبح صادق

از یمن مدحت وی نظم محیط به شکست

نرخ نبات مصری بازار شهد فایق

 
 
 
مولانا

ای ناطق الهی و ای دیده حقایق

زین قلزم پرآتش ای چاره خلایق

تو بس قدیم پیری بس شاه بی‌نظیری

جان را تو دستگیری از آفت علایق

در راه جان سپاری جان‌ها تو را شکاری

[...]

حکیم نزاری

ما بینِ حقّ و باطل ضدّیتیست مطلق

تیغی به تارِ مویی آویخته معلّق

ای یار یک نصیحت یارانه بشنو از من

مگرو به رایِ ناقص مشنو حدیثِ احمق

یک بار حایِ حیرت بر قافِ قربِ او زن

[...]

ناصر بخارایی

ای منصب رسالت از تو شده به رونق

پیش از تو کس نبوده محبوب حضرت حق

ای آفتاب عالم از عشقت آسمان‌ها

چندین هزار سال است تا می‌زند معلق

غیر از تو کس نداند کز قرب حق چه دیدی

[...]

نظیری نیشابوری

لب ساقی روان‌ها، دل چشمه حقایق

لفظ آفتاب روشن، معنیش صبح صادق

از سخت گیری تو، مرتد شود مسلمان

وز راست گویی تو مؤمن شود منافق

چاه ذقن به خوبی معراج ماه کنعان

[...]

حزین لاهیجی

چون وصل در نگنجد، هجران کجاست لایق؟

آری یکی ست اینجا معشوق و عشق و عاشق

از عارض نکویان حسن تو جلوه گر شد

کآمیخت عشق عذرا، با جسم و جان وامق

ندهد خداشناسی خود ناشناس را رو

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه