گنجور

 
حکیم نزاری

ما بینِ حقّ و باطل ضدّیتیست مطلق

تیغی به تارِ مویی آویخته معلّق

ای یار یک نصیحت یارانه بشنو از من

مگرو به رایِ ناقص مشنو حدیثِ احمق

یک بار حایِ حیرت بر قافِ قربِ او زن

کز عینِ عرف گردد میمِ محق محقّق

دوشیزه مریم ارنی چون زایدی مسیحا

حلاّج مرده ارنی چون گویدی انا الحق

هر ظاهری که بینی بی باطنی نباشد

بشنو ندایِ دعوت زین داعیِ مصدّق

با وقت ساز حالی تا وعده ای ستانیم

از کف مدار خالی جامِ میِ مروّق

من پیرِ خانقاهم یعنی شراب خانه

کرباس و صوف خواهم نه سندس و ستبرق

نا برده بوی و کردن نسبت به شیخ صادق

کار افتقار دارد نه اخضر و نه ازرق

مهر کسیست ما را در جان که وقتِ معجز

مه را به یک اشاره کردی در آسمان شق

با لحم و دّمِ ما شد مهرِ ولی مخمَّر

دانی کدام والی شیرِ مصافِ خندق

دانم کنند جهّال انکار بر نزاری

غم نیست گر مقلّد گیرد برین سخن دق

 
 
 
مولانا

ای ناطق الهی و ای دیده حقایق

زین قلزم پرآتش ای چاره خلایق

تو بس قدیم پیری بس شاه بی‌نظیری

جان را تو دستگیری از آفت علایق

در راه جان سپاری جان‌ها تو را شکاری

[...]

ناصر بخارایی

ای منصب رسالت از تو شده به رونق

پیش از تو کس نبوده محبوب حضرت حق

ای آفتاب عالم از عشقت آسمان‌ها

چندین هزار سال است تا می‌زند معلق

غیر از تو کس نداند کز قرب حق چه دیدی

[...]

نظیری نیشابوری

لب ساقی روان‌ها، دل چشمه حقایق

لفظ آفتاب روشن، معنیش صبح صادق

از سخت گیری تو، مرتد شود مسلمان

وز راست گویی تو مؤمن شود منافق

چاه ذقن به خوبی معراج ماه کنعان

[...]

حزین لاهیجی

چون وصل در نگنجد، هجران کجاست لایق؟

آری یکی ست اینجا معشوق و عشق و عاشق

از عارض نکویان حسن تو جلوه گر شد

کآمیخت عشق عذرا، با جسم و جان وامق

ندهد خداشناسی خود ناشناس را رو

[...]

آذر بیگدلی

آرایش زمانه، آقا حسین کامد

طبعش ببحر مایل، دستش به جود شایق

در کارهای بسته، فکرش کلید فاتح

بر سینه های خسته، نطقش طبیب حاذق

سیمش ز دست ریزان، چون خوی ز روی معشوق

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه