ای منصب رسالت از تو شده به رونق
پیش از تو کس نبوده محبوب حضرت حق
ای آفتاب عالم از عشقت آسمانها
چندین هزار سال است تا میزند معلق
غیر از تو کس نداند کز قرب حق چه دیدی
آن شب که برگذشتی از نه رواق ازرق
تا دشمنان چو خامه سر برخط تو آرند
کردی به یک اشارت تو جرم ماه را شق
هر شام در فراقت از بس که اشک بارم
دامان چرخ اطلس گردد به خون معرق
شد عِلمهای یونان در انزوا مقید
تا بر حدوث عالم کردی تو حکم مطلق
رفتار صادقت را تصدیق کرد ناصر
با وحی حق چه گوید صدیق غیر صدق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن دربارهی مقام والای پیامبری و عشق الهی به آن اشاره دارد. شاعر به عظمت و رونق منصب رسالت پرداخته و بیان میکند که پیش از پیامبر، هیچکس محبوب حق نبوده است. او به تأثیر عشق پیامبر بر آسمانها و زمین اشاره میکند و میگوید که او تنها کسی است که از قرب به خداوند آگاهی دارد. همچنین از درد دوری و اشکهایش در این فراق سخن میگوید. متن به تغییرات عظیم علمی و فلسفی که به واسطه پیامبر رخ داده، اشاره کرده و در نهایت به صداقت پیامبر و تأثیر وحی بر آن تأکید میکند.
هوش مصنوعی: ای منصب رسالت، تو باعث رونق و شکوهی شدهای که پیش از تو، کسی به این محبوبیت در نظر خداوند نرسیده بود.
هوش مصنوعی: ای خورشید روشنیبخش عالم، بخاطر عشق تو آسمانها سالهاست که به حرکت و نوسان درآمدهاند.
هوش مصنوعی: جز تو هیچکس نداند که در آن شب، وقتی که از جلال الهی جدا شدی و به عالم دیگری رسیدی، چه تجارب و مشاهدههایی داشتی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دشمنان مانند قلم بر روی کاغذ حرکت کنند، تو با یک اشاره میتوانی ماه را بشکنی و مجرمان را به سزای عملشان برسانی.
هوش مصنوعی: هر شب که به یاد تو اشک میریزم، پارچهام پر از این اشکها میشود و مثل چرخ اطلس رنگین و زیبا خواهد شد.
هوش مصنوعی: علمهای یونانی در تنهایی و دور از توجه ماندند، تا اینکه تو حکمی قطعی درباره پیدایش و آغاز جهان ارائه دادی.
هوش مصنوعی: ناصر با وحی الهی رفتار صادقانه تو را تأیید کرد؛ چه میتواند صدیق غیر از صداقت بگوید؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ناطق الهی و ای دیده حقایق
زین قلزم پرآتش ای چاره خلایق
تو بس قدیم پیری بس شاه بینظیری
جان را تو دستگیری از آفت علایق
در راه جان سپاری جانها تو را شکاری
[...]
ما بینِ حقّ و باطل ضدّیتیست مطلق
تیغی به تارِ مویی آویخته معلّق
ای یار یک نصیحت یارانه بشنو از من
مگرو به رایِ ناقص مشنو حدیثِ احمق
یک بار حایِ حیرت بر قافِ قربِ او زن
[...]
لب ساقی روانها، دل چشمه حقایق
لفظ آفتاب روشن، معنیش صبح صادق
از سخت گیری تو، مرتد شود مسلمان
وز راست گویی تو مؤمن شود منافق
چاه ذقن به خوبی معراج ماه کنعان
[...]
چون وصل در نگنجد، هجران کجاست لایق؟
آری یکی ست اینجا معشوق و عشق و عاشق
از عارض نکویان حسن تو جلوه گر شد
کآمیخت عشق عذرا، با جسم و جان وامق
ندهد خداشناسی خود ناشناس را رو
[...]
آرایش زمانه، آقا حسین کامد
طبعش ببحر مایل، دستش به جود شایق
در کارهای بسته، فکرش کلید فاتح
بر سینه های خسته، نطقش طبیب حاذق
سیمش ز دست ریزان، چون خوی ز روی معشوق
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.