گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
میرداماد

کافرم با دردم ار هرگز به درمان کار هست

خاک عالم بر سر درمان چو درد یار هست

میوه نارد باغ عمرم ورنه در هر شاخ و برگ

صد هزاران نوک پیکان بهر من دربار هست

مگذر از خاکم مبادا شعله گیرد دامنت

کم هنوز آتش ته خاکستر این مقدار است

ای برهمن بگذر و ماراببین کز کفر زلف

چند طوق طاعتش در گردن زناز هست

چند گوئیدم که از عشق اینهمه لافت ز چیست

چون تو چندین نقطه اندر دور این پرگار هست

اندر آن مجلس که جای باده عشق آتش دهد

غیر اشراق ای عزیزان دیگری را بار هست