با آنکه هر زمان شوم از غصه زارتر
گردم زمان زمان به تو امّیدوارتر
چون بیندم زگریه مستانه شرمسار
در خنده میشود که شوم شرمسارتر
رنجاندم ز وعده خلافی، ولی چه سود
از رنجشی ز وعده او بیمدارتر
با شوخیی چنین، که نگیری دمی قرار
در دل گذر مکن که شود بیقرارتر
تا ذوق خواری از دگران بیشتر برم
از من کسی مباد به کوی تو خوارتر
غمنامهام به غیر نمایی به این غرض
کز ناامیدیام شود امیدوارتر
بیاعتبار پیش تو خلقی به جرم عشق
بیچاره میلی از همه بیاعتبارتر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات پیچیدهی شاعر دربارهی عشق و امید اشاره دارد. با اینکه شاعر در دردی عمیق به سر میبرد، همواره به عشق محبوبش امیدوار است. او از غم و رنجش شکایت میکند، اما به طور همزمان، از شادی و خندهی محبوبش به وجد میآید. شاعر میداند که وعدههایش نمیتواند به محبوبش وفا کند، اما از آن رنجشی که از وعدههای ناکام به وجود آمده، خود را ناامید نمیداند. او به رابطهاش با محبوب همواره امیدوار است و میداند که حتی با حال ناخوشایند و ناامیدی، عشق او را به جلو میبرد. در نهایت، او به اهمیت عشق و اعتبار خود در نظر محبوب و دیگران اشاره میکند و میگوید که باید در جاهایی که عشق و امید وجود دارد، ترس و ناامیدی را کنار گذاشت.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه هر لحظه بیشتر از درد و غم رنج میبرم، اما همچنان در هر زمان به تو امید بیشتری دارم.
هوش مصنوعی: وقتی او مرا در حال گریهی شاد و مستانه میبیند، به خنده میآید و من بیشتر از این شرمسار میشوم.
هوش مصنوعی: من با وعدههای شکستهام تو را آزردهام، اما چه فایدهای دارد؟ وقتی خود او هیچ اعتنایی به وعدههایش ندارد و بیاعتبارتر از آن است.
هوش مصنوعی: اگر با شوخی و بازی رفتار کنی، باعث میشوی که دل آدم برای لحظهای هم آرام نگیرد. پس پیش نرو که دلش بیشتر بیقرار شود.
هوش مصنوعی: من هیچگاه نخواهم گذاشت که از دیگران نسبت به خودم بیشتر تحقیر شوم، چون هیچکس نباید در محله تو، از من بیارزشتر باشد.
هوش مصنوعی: غم و اندوهم را هیچ به غیر از تو فاش نمیکنم، چرا که از ناامیدیام به امیدواری بیشتری دست پیدا کنم.
هوش مصنوعی: در برابر تو، موجوداتی که به خاطر عشق خود بیچاره شدهاند، از همه بیارزشتر هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در شهر مرد نیست ز من نابکارتر
مادر پسر نزاد ز من خاکسارتر
مغ با مغان به طوع ز من راستگوی تر
سگ با سگان به طبع ز من سازگارتر
از مغ هزار بار منم زشت کیشتر
[...]
از چشم تو که هست ز تو جان شکارتر
دل نیست در جهان ز دل من فگارتر
می گوی تلخ از آن لب شیرین که زهر تست
ز آب حیات بر دل و جان سازگارتر
خلق از تو با کمال وفا با شکایتند
[...]
آن است دوستدار که هر چند دشمنی
بیند ز دوست بیش، شود دوستدارتر
بر سر هزار سنگ ستم گر خورد ازو
گردد بنای عشقش ازان استوارتر
از خط سبز چهره شود آبدارتر
در نو بهار، صبح بود بی غبارتر
با هم خوش است لطف و عتاب پر یرخان
ممزوج شد چو باده، بود کم خمارتر
دردل خلد ز قهر فزون لطف بی محل
[...]
سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر
آیینه در نقاط بود بی غبارتر؟!
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.