گنجور

 
وفایی مهابادی

گر کائنات نامه شود صد هزار بار

وصف کمال دوست یک از صد هزار نیست

بر هر چه بنگری تو بر این لوح کاینات

غیر از کمال و معرفت کردگار نیست

گر بنگری به دیدهٔ دل در جمال او

دانی که باغ خلد به جز خاک و خار نیست

گر بنگری به چشم حقیقت در این چمن

بی داغ حسن او به خدا داغدار نیست

خواهم چنان به سجده ی خاک درش روم

کاول ابد شود چه کنم اختیار نیست