شمارهٔ ۹۲
ایجمال تو در جهان مشهور
لیکن از چشم انس و جان مستور
نور رویت بدید ها نزدیک
لیکن از دیدنش نظر ها دور
غیر گرمی کجا کند ادراک
ز آفتاب منیر تابان کور
گرچه باشد عیان چه شاید دید
قرص خورشید را بدیده مور
هم بتو میتوان ترا دیدن
بل توئی ناظر و توئی منظور
مدتی این گمان همیبردم
که منم ذاکر و تویی مذکور
شد یقینم کنون که غیر توست
ذاکر و ذکر و شاکر و مشکور
مهر رویت چو تافت بر عالم
یافت ذرّات کاینات ظهور
گشت پیدا از عکس زلف و رخت
در جهان کفر و دین و ظلمت و نور
لب شیرین او چشم فتانت
در زمانه فکنده متنه و شور
مغربی را مدام تز لب و چشم
در جهان مست دارد و مخمور
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...