شاه بتان ماه رخان عرب رسید
با قامت چو نخل و لب چون رطب رسید
لب بر لبم نهاد و روان کرد عاقبت
جانم بلب رسید چو جانم بلب رسید
چون جان تازه یافت لبم از لبان او
ایدل بیا که موسم عیش و طرب رسید
محبوب را نگر که چون عاشق نواز شد
مطلوب را نگر که بگاه طلب رسید
این سلطنت ز فقر و فنا گشت حاصلم
وین ملک نیمروز مرا نیمشب رسید
رنجی نکش که لایق بیقدر و قیمتی است
هر راحتی که آن بکسی بی تعب رسید
بیحرمت و ادب نرسد مرد هیچ جا
هرجا کسی رسید ز راه ادب رسید
بی نسبت و نسب نشده کی رسید بدوست؟!
ایدوست کس بدوست ز راه نسب رسید
برداشت مغربی سبب مغربی ز راه
تا بی سبب بحضرت آن بی سبب رسید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جانم در آرزوی تو ایجان بلب رسید
روزم در انتظار تو آخر بشب رسید
ای ماه در هوای تو جانم به لب رسید
وی ترک در فراق تو روزم به شب رسید
گفتم کز آفتاب تو تابی رسد به من
درد او حسرتا که از آن تاب تب رسید
در تو نمی رسد چه عجب هیچ راد مرد
[...]
دریاب کز فراق تو جانم به لب رسید
در آرزوی روی تو روزم به شب رسید
روزم به غم گذشت و شبم تا چسان رود؟
روزی عجب گذشت و شبی بوالعجب رسید
باز آی تا به بوسه فشانم به پای تو
[...]
بی خواست حرف تلخی ازان نوش لب رسید
آخر ز غیب روزی ما بی طلب رسید
از خاکبوس دولت پابوس یافتم
هر کس به هر کجا که رسید ار ادب رسید
بر خضر زندگانی جاوید تلخ ساخت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.