آنچه مطلوب دل و جان است ابا جان و دلست
لیکن از خود جان آنکه بیخبر بد غافل است
منزل جانان بجان و دل همی جوید دلم
غافل از جانان که او را در دل و جان منزل است
درمیان آب و گل سازد وطن آنجان و دل
منزلش گرچه برون از خطّه آب و گل است
هر کسی دادند با خود این چنین گنج نهان
لیک هر کس راز خود بر خود طلسمی مشکل است
همه دریا و دریا عین ما بوده ولی
مائی ما در میان ما و دریا حایل است
چشم دریابین کسی دارد که غرق بحر شد
ورنه نقش موج بیند هر که او بر ساحل است
نیست کامل در دو عالم هرکه دریا عین اوست
عین دریا هرکه شد میدان که مرد کامل است
جمله عالم نیست الّا سایهء علم وجود
روی از عالم بگردان زانکه ظل زایل است
سایه بر خورشید بگزین گر تو مرد عاقلی
سایه بر خورشید نگزیند کس کو عاقل است
نیست شان آنکه باشد بر صراط مستقیم
میل کردن جانب چیزی که مردم مایل است
چون بدانستی که حق هستی و باطل نیستی است
در پی حق گیر و بگذر از هر آنچه باطل است
نقطه توحید عین جمع و دریای وجود
حاصل است آنرا که بر خط عدالت واصل است
چیست دانی در میان جان و جانان مغربی
برزخ جامع خط موهوم و حد فاصل است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عمیقترین جستجوهای انسانی برای یافتن حقیقت و ارتباط با جانان (خدا) اشاره دارد. شاعر میگوید که در عمق وجود هر شخص، گنجی نهان وجود دارد که به او ارتباطی عمیق با جانان میبخشد. اما انسانها معمولاً از این حقیقت غافلاند و در جستجوی او هستند در حالی که جانان در دل و جانشان قرار دارد.
شاعر به تقابل میان ظواهر و باطن اشاره میکند و میگوید که اکثر افراد تنها به لباس ظاهری و مادیات توجه دارند و از دریا، یعنی حقیقت وجود، غافلند. نتیجهگیری میکند که تنها افرادی که به درک عمیقتری از وجود و حقیقت میرسند، میتوانند از امواج سطحی زندگی عبور کرده و به عمق دریا (حقیقت) پی ببرند. در نهایت، شاعر به توجه به حقایق هستی و دوری از باطل تأکید میکند و اهمیت پیروی از عدالت و شناخت حقیقت را بیان میکند.
هوش مصنوعی: هر آنچه که مورد علاقه و خواستهی دل و روح انسان است، از جان و دل سرچشمه میگیرد. اما کسی که از خود جان بیخبر است، غافل و ناآگاه است.
هوش مصنوعی: دل بسیار مشتاق است که به خانه معشوق برسد، ولی غافل است که معشوق خود در دل و جان او جا دارد.
در میان آب و گل سازد وطن آنجان و دل
هوش مصنوعی: هر کس یک گنج پنهان و ارزشمند دارد، اما فاش کردن راز خود برای هر کسی دشوار است.
هوش مصنوعی: همه چیز دریا مانند ماست، اما ما در خودمان قرار داریم و بین ما و دریا فاصلهای وجود دارد.
هوش مصنوعی: کسی که در عمق دریا غوطهور است، میتواند زیباییها و عمق جان آن را ببیند؛ اما آنهایی که فقط در ساحل نشستهاند، فقط نقش موجها را خواهند دید و از عمق دریا بیخبر خواهند ماند.
هوش مصنوعی: هیچکس در این دو جهان کامل نیست، اما کسی که مانند دریاست، خود دریاست. تنها آنکه در میدان زندگی به کمال رسیده باشد، مرد کامل به حساب میآید.
هوش مصنوعی: تمام موجودات تنها سایهای از علماند. از دنیای مادی فاصله بگیر، زیرا این سایه پایدار نیست و زودگذر است.
هوش مصنوعی: اگر عاقل هستی، سایه بر خورشید را انتخاب کن؛ زیرا هیچ عاقلی نمیتواند سایهاش را از نور خورشید دور کند.
هوش مصنوعی: کسی که بر راه راست و درست گام برمیدارد، نباید به چیزهایی که دیگران به آن تمایل دارند، گرایش پیدا کند.
هوش مصنوعی: وقتی فهمیدی که حقیقت وجود دارد و باطل وجود ندارد، به دنبال حق برو و از هر چیزی که بیارزش و نادرست است دوری کن.
هوش مصنوعی: نقطهای وجود دارد که همگان در آن جمع میشوند و حقیقت وجود به آنجا میرسد. این نقطه، برای کسی که به خط عدالت متصل باشد، نمایان میشود.
هوش مصنوعی: میتوان گفت در فضای وجود، فاصلهای میان انسان و معشوقش وجود دارد که هم مرز و هم پیوندی بین آن دو ایجاد میکند. این میان، مرزی است که زیبایی و رازهای ناشناختهای در آن نهفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پای دل در کوی عشقت تا به زانو در گِل است
همّتی دارید با من زانکه کاری مشکل است
من ندانم کین دل دیوانه را مقصود چیست
کو همیشه سوی سرگردانی من مایل است
فیل محمودی فرو ماند اگر بیند به خواب
[...]
تا دلم در دست آن سیمین بر سنگین دل است
زیر پای من ز آب چشم و خون دل گل است
جز جفای من نگردد در دل سنگین او
بر ندارد سنگ خارا آنچه او را در دل است
نیست نرمی در دلش با دیده پرآب من
[...]
بار دل بر تن نهادن کار ارباب دل است
این که عیسی بار خر بر دوش گیرد مشکل است
ای عزیزان رهرو راه دلارام است دل
چون سبکبار است پیش از کاروان در منزل است
مرغ عرشی آرزوی آشیان دارد ولی
[...]
من خیال یار دارم، گر کسی را بر دل است
کز خیال او شوم، خالی، خیالی باطل است
چشم عیارش، به قصد خواب هرشب تا سحر
در کمین مردم چشم است و مردم، غافل است
عشق، در جان است و می، در جام و شاهد، در نظر
[...]
گرچه از باران دیده خاک آن کو پر گل است
پای عاشق در گل از دست دل از دست دل است
بنده را گر پیش خویش از مقیلان خوانی رواست
هر که رو در قبله روی تو دارد مقبل است
دل همه تن اشک خونین گشت و آمد سوری چشم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.