گنجور

 
کوهی

سرو گل چهره اگر بند قبا بگشاید

دل پرخون مرا نشود و نما بگشاید

یار اگر کاکل مشکین بگشاید بسحر

مشک از نافه آهوی ختا بگشاید

صبح صادق بدمد هر طرف از شش جهتم

گر شبی زلف تو را باد صبا بگشاید

دارم امید به الطاف خداوند که باز

دوست بر روی دلم چشم رضا بگشاید

از کمان خانه ابروی بت ترک چکل

کار درویش من بی سر و پا بگشاید

در مقصود که بر زاهد و عابد بستند

مگر از آه دل خسته ما بگشاید

از ازل تا به ابد روزه کوهی نگشاد

روزه داری است که از خوان شما بگشاید

 
 
 
جهان ملک خاتون

عاقبت کار فروبسته خدا بگشاید

در فتحی به من از روی صفا بگشاید

بیش از این غم مخور ای دل که ز لطفش روزی

گره از کار فروبسته ما بگشاید

التجا بر در مخلوق نشاید بردن

[...]

هلالی جغتایی

آخر از غیب دری بر رخ ما بگشاید

دیگران گر نگشایند، خدا بگشاید

دلبران، کار من از جور شما مشکل شد

مگر این کار هم از لطف شما بگشاید

بر دل از هیچ طرف باد نشاطی نوزید

[...]

صائب تبریزی

مگر از ناله بلبل دل ما بگشاید

ورنه پیداست چه از باد صبا بگشاید

می تواند گره از غنچه پیکان وا کرد

هر نسیمی که دل تنگ مرا بگشاید

صبح را بخیه انجم نشود مهر دهن

[...]

قدسی مشهدی

در چمن کی دلم از فیض هوا بگشاید؟

پرده بگشا که ز رویت دل ما بگشاید

عیش این باغ به اندازه یک تنگدل است

کاش گل غنچه شود تا دل ما بگشاید

بر سر نکهت زلفت چو صبا می‌لرزم

[...]

رفیق اصفهانی

آن که لطفش گره از خاطر ما بگشاید

گره خاطر او لطف خدا بگشاید

کس برای دل ما دست عطایی نگشود

هم مگر اهل دلی دست عطا بگشاید

از خدا جوی گشایش که نگردد هرگز

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه