سرو گل چهره اگر بند قبا بگشاید
دل پرخون مرا نشود و نما بگشاید
یار اگر کاکل مشکین بگشاید بسحر
مشک از نافه آهوی ختا بگشاید
صبح صادق بدمد هر طرف از شش جهتم
گر شبی زلف تو را باد صبا بگشاید
دارم امید به الطاف خداوند که باز
دوست بر روی دلم چشم رضا بگشاید
از کمان خانه ابروی بت ترک چکل
کار درویش من بی سر و پا بگشاید
در مقصود که بر زاهد و عابد بستند
مگر از آه دل خسته ما بگشاید
از ازل تا به ابد روزه کوهی نگشاد
روزه داری است که از خوان شما بگشاید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی عشق و دلتنگی است. شاعر به وصف زیباییهای محبوبش میپردازد و از تأثیر آن بر دل پرخون خودش صحبت میکند. او امیدوار است که با لطف خدا، محبوبش دوباره به او نگاه کند و دلش را شاد کند. همچنین اشارهای به دلدادگی و امید به وصال دارد و بیان میکند که تنها عشق میتواند آرامش و سکون را در زندگی او ایجاد کند. در کل، شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و توصیفهای احساسی، عواطف خود را نسبت به معشوق و تأثیر او بر زندگیاش بیان میکند.
هوش مصنوعی: اگر گل سرخ زیبا لباسش را باز کند، دل پر از غم من نمایان نمیشود و جودت را نشان نخواهد داد.
هوش مصنوعی: اگر یار، موی مشکیاش را در صبح باز کند، بوی خوشی از آن به مشام میرسد که همچون عطر خوش مشک از نافهی آهو در سرزمین ختا به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: صبح روشن میتابد و روشنی آن همه جا را فرا میگیرد، اما اگر در طول شب باد صبا زلف تو را بگشاید، همه زیباییها و تلوینهای صبح را تحتالشعاع قرار میدهد.
هوش مصنوعی: منتظر هستم که خداوند با رحمتهایش دوباره دوست عزیزم بر روی دلم لبخند بزند و به من نگاه کند.
هوش مصنوعی: از کمان خانه ابروی محبوب، تیر عشق به سوی درویش من شلیک میشود و او را بیخبر و بیپناه مجذوب میکند.
هوش مصنوعی: در هدف و خواستهای که برای زاهدان و عابدان قرار دادهاند، جز از طریق ناله و آه دل خسته ما راهی برای گشایش وجود ندارد.
هوش مصنوعی: از ابتدای زمان تا انتهای آن، کسی نداشته که چون کوه صبر داشته باشد. تنها روزهداری که میتواند این روزه را بگشاید، از سفره شماست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عاقبت کار فروبسته خدا بگشاید
در فتحی به من از روی صفا بگشاید
بیش از این غم مخور ای دل که ز لطفش روزی
گره از کار فروبسته ما بگشاید
التجا بر در مخلوق نشاید بردن
[...]
آخر از غیب دری بر رخ ما بگشاید
دیگران گر نگشایند، خدا بگشاید
دلبران، کار من از جور شما مشکل شد
مگر این کار هم از لطف شما بگشاید
بر دل از هیچ طرف باد نشاطی نوزید
[...]
مگر از ناله بلبل دل ما بگشاید
ورنه پیداست چه از باد صبا بگشاید
می تواند گره از غنچه پیکان وا کرد
هر نسیمی که دل تنگ مرا بگشاید
صبح را بخیه انجم نشود مهر دهن
[...]
در چمن کی دلم از فیض هوا بگشاید؟
پرده بگشا که ز رویت دل ما بگشاید
عیش این باغ به اندازه یک تنگدل است
کاش گل غنچه شود تا دل ما بگشاید
بر سر نکهت زلفت چو صبا میلرزم
[...]
آن که لطفش گره از خاطر ما بگشاید
گره خاطر او لطف خدا بگشاید
کس برای دل ما دست عطایی نگشود
هم مگر اهل دلی دست عطا بگشاید
از خدا جوی گشایش که نگردد هرگز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.