عاقبت کار فروبسته خدا بگشاید
در فتحی به من از روی صفا بگشاید
بیش از این غم مخور ای دل که ز لطفش روزی
گره از کار فروبسته ما بگشاید
التجا بر در مخلوق نشاید بردن
که در دولت و اقبال خدا بگشاید
دردم از حد شد و جز لطف خدا نیست دوا
بو که آن درد هم از پیش دوا بگشاید
تو گشا بار خدایا در فتحی بر من
که اگر تو نگشایی ز کجا بگشاید
در شب محنت هجران و پریشانی حال
صبر باید دل بیچاره که تا بگشاید
ای جهان پای به بند ستمت چرخ ببست
هم دعا کن که به تأثیر دعا بگشاید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به امیدواری و اعتماد به خداوند اشاره میکند و بیان میکند که در نهایت، خداوند میتواند مشکلات و سختیها را حل کند. او از دلش میخواهد که غم را رها کند، زیرا روزی لطف خداوند کارها را گشوده و برطرف خواهد کرد. همچنین به این نکته تأکید میکند که متکی به مخلوق نباشد و تنها امیدش به خداوند باشد. شاعر، در مواجهه با درد و رنج، به دعا و صبر اشاره میکند و میگوید که باید صبور بود تا در نهایت گشایش رخ دهد. در پایان، با ذکر فساد و ستم در دنیا، از خداوند میطلبد که به دعاها گوش دهد و راهی برای رهایی بگشاید.
هوش مصنوعی: در نهایت، خداوند به مشکلات و موانع پایان میدهد و راهی را برای دستیابی به موفقیت و آرامش فراهم میآورد.
هوش مصنوعی: نگران نباش عزیزم، زیرا روزی از روی لطفش مشکلات ما حل خواهد شد.
هوش مصنوعی: نباید به درگاه مخلوق مراجعه کرد، چرا که خوشبختی و موفقیت تنها با لطف و رحمت خداوند حاصل میشود.
هوش مصنوعی: دردم به اندازهای زیاد شده که هیچ درمانی جز رحمت خداوند وجود ندارد، زیرا همان درد نیز میتواند به وسیله لطف او برطرف شود.
هوش مصنوعی: خداوندا، در کارهای خود را بر من بگشای و راهی را برای پیروزی به من نشان بده؛ زیرا اگر تو کمک نکنید، از چه جایی میتوانم به پیروزی برسم؟
هوش مصنوعی: در شبهای سخت و پر از غم و جدایی، دل بیچاره باید صبر کند تا این وضعیت بهبود یابد.
هوش مصنوعی: ای جهان، چرخ زندگیات به خاطر ستمهایی که بر تو میرود متوقف شده است. دعا کن که با تأثیر دعاهایت، این بند و محدودیتها باز شوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سرو گل چهره اگر بند قبا بگشاید
دل پرخون مرا نشود و نما بگشاید
یار اگر کاکل مشکین بگشاید بسحر
مشک از نافه آهوی ختا بگشاید
صبح صادق بدمد هر طرف از شش جهتم
[...]
آخر از غیب دری بر رخ ما بگشاید
دیگران گر نگشایند، خدا بگشاید
دلبران، کار من از جور شما مشکل شد
مگر این کار هم از لطف شما بگشاید
بر دل از هیچ طرف باد نشاطی نوزید
[...]
مگر از ناله بلبل دل ما بگشاید
ورنه پیداست چه از باد صبا بگشاید
می تواند گره از غنچه پیکان وا کرد
هر نسیمی که دل تنگ مرا بگشاید
صبح را بخیه انجم نشود مهر دهن
[...]
در چمن کی دلم از فیض هوا بگشاید؟
پرده بگشا که ز رویت دل ما بگشاید
عیش این باغ به اندازه یک تنگدل است
کاش گل غنچه شود تا دل ما بگشاید
بر سر نکهت زلفت چو صبا میلرزم
[...]
آن که لطفش گره از خاطر ما بگشاید
گره خاطر او لطف خدا بگشاید
کس برای دل ما دست عطایی نگشود
هم مگر اهل دلی دست عطا بگشاید
از خدا جوی گشایش که نگردد هرگز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.