گنجور

 
قدسی مشهدی

در چمن کی دلم از فیض هوا بگشاید؟

پرده بگشا که ز رویت دل ما بگشاید

عیش این باغ به اندازه یک تنگدل است

کاش گل غنچه شود تا دل ما بگشاید

بر سر نکهت زلفت چو صبا می‌لرزم

که مبادا سر زلف تو صبا بگشاید

عمرها رفت که لب‌تشنه تیغ ستمیم

رحمتی کو که رگ ابر بلا بگشاید

بوی پیراهن یوسف به صبا باز دهند

هر کجا یوسف من بند قبا بگشاید

گر بود بوی سر زلف تو همراه صبا

بوستان دست به تاراج صبا بگشاید

تا که از سینه برون کرده غمی باز، که عشق

می‌فرستد به دلم مژده که جا بگشاید

آسمان چون مه نو، گر همه ناخن گردد

نتواند گره از رشته ما بگشاید

هیچ‌کس رشته ز مکتوب دلم باز نکرد

سر این نامه مگر روز جزا بگشاید

قدسی از عشق رهایی مطلب کاین صیاد

بند بر دل چو نهد، رشته ز پا بگشاید

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
جهان ملک خاتون

عاقبت کار فروبسته خدا بگشاید

در فتحی به من از روی صفا بگشاید

بیش از این غم مخور ای دل که ز لطفش روزی

گره از کار فروبسته ما بگشاید

التجا بر در مخلوق نشاید بردن

[...]

کوهی

سرو گل چهره اگر بند قبا بگشاید

دل پرخون مرا نشود و نما بگشاید

یار اگر کاکل مشکین بگشاید بسحر

مشک از نافه آهوی ختا بگشاید

صبح صادق بدمد هر طرف از شش جهتم

[...]

هلالی جغتایی

آخر از غیب دری بر رخ ما بگشاید

دیگران گر نگشایند، خدا بگشاید

دلبران، کار من از جور شما مشکل شد

مگر این کار هم از لطف شما بگشاید

بر دل از هیچ طرف باد نشاطی نوزید

[...]

صائب تبریزی

مگر از ناله بلبل دل ما بگشاید

ورنه پیداست چه از باد صبا بگشاید

می تواند گره از غنچه پیکان وا کرد

هر نسیمی که دل تنگ مرا بگشاید

صبح را بخیه انجم نشود مهر دهن

[...]

رفیق اصفهانی

آن که لطفش گره از خاطر ما بگشاید

گره خاطر او لطف خدا بگشاید

کس برای دل ما دست عطایی نگشود

هم مگر اهل دلی دست عطا بگشاید

از خدا جوی گشایش که نگردد هرگز

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه