شمارهٔ ۶۱۴
خیال خال لبش می کنم به خواب هوس
اگرچه خواب نباید به چشم کس ز مگس
به عرضه داشت نوشتم که خون بنده بریز
خطش نمود تقبل لیشه ستاند نفس
سری که پیش تو دارم بر آستان حق است
منم که از همه عالم سر تو دارم و بس
صلای دعوت خوبی بزن که هست امروز
خط تو سبزی خوان خلیل و خال عدس
دو چشم مست سیه کرده به سوختنم
مساز خانه مردم سیه مسوزان خس
کمان ابروی شوخ ترا ز تیر مژه
چو بود ناوک بیحد رسید به همه کس
کمال هست فرین با رقیب خانه سیاه
چو طوطی که به زاغش کنند اسیر قفس
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...