اگر دیده در مهر و مه ناظر است
غرض چیست او را از این، ظاهر است
از آن دم که از چشم من غایبی
حضوری ندارم خدا حاضر است
سرِ کوی شوقت عجب کعبهایست
که در وی دعا زاری زایر است
تو ای تنگ شکّر به طوطیّ جان
چه گفتی که از تو بسی شاکر است
چه محتاج قتل خیالی به تیغ
به یک غمزه خود کار او آخر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز نام و نشان و گمان برتر است
نگارندهٔ برشده پیکر است
برآمد برین کار یک سال راست
نگر حکم ایزد که چون بود راست
تو می ده مگو کاین چسان و آن چراست
مبر مهر بر بیش و کم کژ و راست
پدر گرچه از شیر نر برتر است
مر آن جانور را نه اندر خور است
مرا نام مرجانه ساحر است
کز افسان من ساری ماهر است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.