این پرده کاسمان جلال آستان اوست
ابری است کافتاب شرف در عنان اوست
این ابر بین که معتکف اوست آفتاب
وین آفتاب کابر کرم سایبان اوست
این پرده گرنه صحن بهشت است پس چرا
رضوان مجاور حرم روضه سان اوست
این پرده گرنه بحر محیط است پس چرا
اصداف ملک را گهر اندر نهان اوست
این پرده گرنه عرش مجید است پس چرا
ارواح قدس را قدم اندر میان اوست
این پرده گرنه چرخ رفیع است پس چرا
سعد السعود را شرف اندر قران اوست
این پرده گرنه صخرهٔ کعبه است پس چرا
لبهای عرشیان همه بوسه ستان اوست
برجیس موسوی کف و کیوان طور حلم
هارون آستانهٔ گردون مکان اوست
خورشید کرد میل زمین بوس او ازآنک
سایهاش هزار میل بر از آسمان اوست
خط امان ستانهش و لبهای خسروان
العبد بر نوشته به خط امان اوست
در صف و سجده از قد و پیشانی ملوک
نون و القلم رقم زده بر آستان اوست
خاک درش ز چشم و لب میر زادگان
لاله ستان جنت و عبهرستان اوست
ناهید زخمه زن گه چوبک زدن به شب
چابک زن خراجی چوبک زنان اوست
خورشید روم پرور و ماه حبش نگار
سایه نشین ساحت طوبی نشان اوست
تا روز و شب دو خادم رومی و نوبیاند
هر یک به صدق عنبر جان بر میان اوست
شاگرد خادمان در اوست روزگار
کاستاد بحر دست جواهر فشان اوست
شروان به عز شاه ز بغداد درگذشت
تا شاهزاده صفوة دین بانوان اوست
بانوی شرق و غرب که چون خوان نهد به بزم
عنقا مگس مثال، طفیلی خوان اوست
هست آسیه به زهد و زلیخا به ملک از آنک
تسلیم مصر و قاهره بر قهرمان اوست
باز سپید دولت و شیر سیاه ملک
کاین پرده هم نشیمن و هم نیستان اوست
این پرده سد دولت و خاقان سکندر است
اسکندر دوم که دوم سد از آن اوست
بلقیس بانوان و سلیمان شه اخستان
کز عدل و دین مبشر مهدی زمان اوست
جمشید پیل تن نه که خورشید نیل کف
کافلاک تنگ مرکب انجم توان اوست
در رزم یازده رخ و با دهر ده دله
تا نه سپهر و هشت جنان هفت خوان اوست
ز آن تیغ کو بنفشتر است از پر مگس
منقار کرکسان فلک میهمان اوست
گرچه به خاندانش سلاطین شرف کنند
این بانوی جهان شرف خاندان اوست
زیبد منیژه خادمهٔ بانوان چنانک
افراسیاب نیزهکش اخستان اوست
بر دست راست و چپ ملکان مادح ویند
خاقانی از زبان ملک مدح خوان اوست
پار آن قصیده گفت که تعویذ عقل بود
و امسال این قصیده که هم حرز جان اوست
گر مدح بانوان ز پی سیم و زر کند
زنار کفر خوک خوران طیلسان اوست
ور جز بقای بانو و شاه است کام او
پس داستان سگ صفتان داستان اوست
وردی است بر زبان همه کس را به صبح و شام
وز مدح بانوان همه ورد زبان اوست
یارب به تازگی شرف جاودانش ده
کاسلام تازه از شرف جاودان اوست
امیدوار باد به بخت ملک چنانک
کامید چرخ پیر به بخت جوان اوست
او سال را به دولت و تایید ضامن است
نوروز تازه روی ز روی ضمان اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به زیبایی و بزرگی یک شخصیت مقدس اشاره دارد که حضورش تأثیر زیادی بر دنیا و موجودات دارد. او به عنوان آفتاب و سایه و مرکز کائنات توصیف شده است و همه چیز به نوعی به او مرتبط است. این شخصیت در مکانهای مقدس و برجستهای مانند درست عرش و کعبه قرار دارد و در آفرینش و قوانین طبیعت نقش اساسی ایفا میکند. در این شعر به ویژگیهای او، مانند محبت و عزت، و همچنین تأثیر او در خانوادهها و جوامع اشاره شده است. همچنین، مدح و ستایش او به گونهای است که نام او در زبانها جاری است و همه به نقش او در زندگی و سعادت بشریت اذعان دارند. در انتها، شاعر دعا میکند که این شخصیت همواره بر سر قدرت باقی بماند و نوروز، نماد تازگی و شادابی، از برکت وجود او به وجود آید.
هوش مصنوعی: این آسمان زیبا و با شکوه، همچون پردهای است که نشانهی عظمت و مکانی مقدس است. ابرهایی که در آنجا دیده میشوند، نشاندهندهی نور و عظمت خورشید هستند که در نزدیکی او قرار دارد.
هوش مصنوعی: این ابر که در کنار آن نشسته، آفتاب را در خود محصور کرده و آفتاب هم سایهای برای این کرم کوچک فراهم کرده است.
هوش مصنوعی: این پرده اگرچه بهشتی به نظر میرسد، اما چرا رضوان، که نگهبان بهشت است، کنار کعبه و در جایی مقدس که چون باغی زیباست، قرار دارد؟
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به این که اگر این دنیا مانند دریا است و بیپایان به نظر میرسد، پس چرا در عمق آن، گنجینهها و زیباییهای ارزشمندی به نام مروارید (گهر) پنهان است. به عبارتی دیگر، اگر این محیط وسیع و عمیق است، پس باید رازهای بیشتری در آن نهفته باشد که هنوز کشف نشدهاند.
هوش مصنوعی: اگر این پرده حقیقت، عرش بلند و مقرّ الهی است، پس چرا ارواح پاک در میان آن قدم میزنند؟
هوش مصنوعی: اگر این پرده، چرخ بلند و بزرگ است، پس چرا مقام سعد السعود (سعادت بزرگ) در قرآن، از شرافت بیشتری برخوردار است؟
هوش مصنوعی: اگر این پرده، صخرهٔ کعبه باشد، پس چرا لبهای موجودات آسمانی همه مشتاق بوسیدن او هستند؟
هوش مصنوعی: برجیس موسوی به معنای جایی است که دو دنیا به هم میپیوندند. کف و کیوان به نشانهٔ عظمت و آسمانمانندی اشاره دارد و حلم هارون، نمایانگر بردباری و حکمت در این مکان است. این مکان، نماد برکت و قدرت الهی است.
هوش مصنوعی: خورشید به سوی زمین تمایل پیدا کرده است، زیرا سایهاش هزار میل بالاتر از آسمان اوست.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و جذابیت خط و زبان اشاره دارد. نویسنده از یک نوع خط خاص و زیبا به عنوان خط امان یاد میکند که مانند لبهای خسروان (سلطنت) دلانگیز و فریبنده است. این تشبیه نشاندهنده اهمیت و زیبایی در نوشتار و ارتباطات انسانی است.
هوش مصنوعی: در نماز و در حال رکوع، از قامت و پیشانی پادشاهان درسهایی نوشته شده است که نشاندهنده عظمت و احترام به درگاه الهی است.
هوش مصنوعی: خاک در این مکان از چشمان و لبان کسانی که از نسل میرزاها هستند، به مانند گلهای لاله در بهشت و آبهای بهشتی میباشد.
هوش مصنوعی: ناهید با چوبک زدن، عزم و ارادهای قوی دارد و به سرعت و با نشاط، به کار خود ادامه میدهد. او نشانهای از تلاش و کوششی است که در لابهلای فعالیتهایش نمایان میشود. زحمتکشانی که با چوبکهای خود زحمت میکشند، در واقع سمبلی از تلاش و کار سخت هستند.
هوش مصنوعی: خورشید زیباییها را میافروزد و ماه پرستشانگیز در کنار او قرار دارد، سایهاش نشاندهنده مقام بلندی است که در بهشت وجود دارد.
هوش مصنوعی: روز و شب به عنوان خدمتگزارانی در کنار هم هستند، که هر یک با صداقت و صفای خود، به زندگی انسان معنای خاصی میبخشند.
هوش مصنوعی: زمانهای که در آن هستیم، همانند دریایی است که در آن جواهرات زیادی وجود دارد. این جواهرات، نشانههای آموزهها و تلاشهایی هستند که در زندگی به دست آمدهاند. در واقع، ما در حال یادگیری و بهرهبرداری از بهترین فرصتها و تجربیات هستیم.
هوش مصنوعی: شروان، به خاطر عزت و مقام شاه، از بغداد گذشت و به این ترتیب به شاهزادهای به نام صفوة دین اهتمام ورزید که مورد توجه بانوان است.
هوش مصنوعی: بانوی شرق و غرب همانند میزی است که در مهمانی طاووس قرار میگیرد و مگس بهعنوان مهمان ناخوانده و کوچک، تنها مزاحم برای اوست.
هوش مصنوعی: آسیه در پرهیزکاری برتر است و زلیخا در مقام و قدرت، زیرا هر دو به خاطر تسلیم شدن به سرنوشت خود، در دل قهرمان زندگی شان قرار دارند.
هوش مصنوعی: پرنده سفید نشاندهنده خوشبختی و شیر سیاه نشانهای از قدرت است. این بیت به این معناست که این دو نماد، هم جایی را برای زندگی و هم منبعی برای نیازی خاص فراهم کردهاند.
هوش مصنوعی: این پرده، مانع از رسیدن به قدرت و عظمت فرمانروایان بزرگ است و اشاره به اسکندر مقدونی دارد که در تاریخ به عنوان یکی از بزرگترین پادشاهان شناخته شده است. این جمله نشاندهنده آن است که تسلط و قدرت اسکندر دوم نیز به نوعی تحت تاثیر همان موانع و محدودیتها قرار دارد.
هوش مصنوعی: بلقیس، Queen of Sheba، از بانوان برجسته است و سلیمان، پادشاهی بزرگ و عادل، میتواند نشانهای از مهدی زمان ما باشد که عدالت و دین را به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: جمشید، که به قدری بزرگ و باعظمت است که همانند خورشید در حال درخشش است، این قدرت و شکوهش در واقع از ظرفیت و توان اجرام آسمانی و آسمان برتر نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: در جنگ و ستیز، انسان باید با چهرههای مختلف و شرایط دشوار رو بهرو شود. او باید بتواند با دل و ارادهای قوی، تا زمانی که به بالاترین نقطه یا مقصد نهاییاش برسد، تلاش کند و از موانع عبور کند.
هوش مصنوعی: از آن شمشیر که رنگش بنفشتر از پر مگس است، منقار کرکسهای آسمان مهمان اوست.
هوش مصنوعی: هرچند که خانوادهاش دارای سلاطین و بزرگی هستند، اما این بانوی جهان خود شرف و مقام را به خانوادهاش میبخشد.
هوش مصنوعی: منیزه، خدمتکار بانوان، به زیبایی مورد ستایش است، مانند افراسیاب که نیزهاش را به سوی دشمن میافکند.
هوش مصنوعی: در دو سمت دست، شاعران مداح و ستایشگر او هستند و خاقانی به واسطه زبان خود، از طرف ملک، او را ستایش میکند.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که سال گذشته شعری گفته شد که موجب افزایش فهم و درک ما بود، و امسال شعری دیگر بیان شده که حافظ جان و زندگی اوست.
هوش مصنوعی: اگر کسی زنان را به خاطر زیبایی و ثروتشان ستایش کند، در واقع در مسیر نادرستی قدم گذاشته و به نوعی به دمیِ کافران و افرادی که از چیزهای ناپسند پرهیز نمیکنند، شبیه است.
هوش مصنوعی: اگر جز ماندگاری خانم و پادشاه، چیز دیگری برای او وجود نداشته باشد، پس داستان افرادی که به شدت وابسته به او هستند، داستان اوست.
هوش مصنوعی: همه کس در صبح و شام نامی از او میبرد و ستایش او بر زبانهاست.
هوش مصنوعی: ای پروردگار، به محبوب من نعمت جاودانی عطا کن، زیرا سلام و آرامش من نیز ناشی از مقام جاودانی اوست.
هوش مصنوعی: به خوشبختی پادشاه امیدوار باش، مثل اینکه چرخ زمان به جوانی او رو کرده است و به او فرصتهایی داده است.
هوش مصنوعی: او به عنوان ضامنِ خوشی و موفقیت در سال جدید، نوروز را به تجدید حیات و طراوت دوباره تبدیل میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پیرایهٔ لباس معانی بیان اوست
سرمایهٔ اساس ایادی بنان اوست
ملت سپهر و طلعت او آفتاب اوست
دولت جهان و همت او آسمان اوست
چرخ ، ارچه گردنست ، مطیع زمام اوست
[...]
آن نازنین که عیسی دلها زبان اوست
عود الصلب من خط زنار سان اوست
بس عقل عیسوی که ز مشکین صلیب او
زنار بندد ارچه فلک طیلسان اوست
هر دم لبش به خنده برآید مسیح نو
[...]
آن عاشقی که طعمه عشق تو جان اوست
از بهره خوردن غم تو دل دهان اوست
همچون رهست پی سپر کاروان درد
از قالب آن پلی که بر آب روان اوست
آن کو بجست و جوی تو پا در رکاب کرد
[...]
دلشاد باد، آنکه جهان در امان اوست
گردون پیر، بنده بخت جوان اوست
خورشید هست فلکه زرین خیمهاش
جرم هلال، ماهچه سایبان اوست
دولت کنیزکی است ز ایوان حضرتش
[...]
آن ترکمان پسر که دل ما نشان اوست
زابرو و غمزه تیر بلا بر کمان اوست
صاحبدلان به راه وفا خاک گشته اند
گو خوش بران که رخش جفا زیر ران اوست
ما در میان غصه چو موییم ازان کمر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.