هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به موضوع عشق و زیبایی اشاره دارد. او میگوید که وقتی معشوق با زیبایی خود دل او را در دست دارد، احساساتش بیش از حد معمول میشود. همچنین او به معشوق توصیه میکند که به خود نپردازد و سرش را بالاتر گیرد، چرا که زیباییاش میتواند موجب حزن و غم دیگران شود. در واقع، شاعر به تاثیر زیبایی بر دلها و عواطف انسانی اشاره میکند.
محمد رضا نظام در ۱ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۸ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۲۰ نوشته:
سلام
قدما را عقیده بر این بود که پارچه ی کتان اگر در مقابل نور ماه قرار گیرد خراب و فاسد می شود . و به همین علت خواسته است که آن ماه روی ( کسی که رویش همچون ماه است ) آن پارچه را از سرخود باز کند تا به خاطر در کنار چهره ی همچون ماه قرار گرفتن ، پارچه ی کتان فاسد نشود . به نوعی حسن تعلیل قایل شده است برای برداشتن حجاب ماه رو.
خیش . [ خی / خ َ ] (ع اِ)جامه ٔ رقیق باف ستبرتار از بدترین کتان و یا از ستبرتر عصب . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). نوعی از پارچه و بافته کتان . پارچه ای از پشم و پنبه با هم بافته شده . (ناظم الاطباء) (برهان قاطع) : و از بصره نعلین خیزد و فوطه های نیک و جامه های کتان و خیش مرتفع. (حدود العالم ). و از وی جامه ٔ کتان و دستار خیش و فرش طبری خیزد. (حدود العالم ). تا تو آن خیش ببستی به سر اندر پسرا بر دلم گشت فزون از عدد ریشش ریش ماه رویا بسر خویش تو آن خیش مبند نشنیدی که کند ماه تبه جامه ٔ خیش . کسائی (از رادویانی ). ولی را در دهان نوشی عدو را بر جگر نیشی عدو خیش است و تو چون ماه تابان آفت خیشی . فرخی .
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به موضوع عشق و زیبایی اشاره دارد. او میگوید که وقتی معشوق با زیبایی خود دل او را در دست دارد، احساساتش بیش از حد معمول میشود. همچنین او به معشوق توصیه میکند که به خود نپردازد و سرش را بالاتر گیرد، چرا که زیباییاش میتواند موجب حزن و غم دیگران شود. در واقع، شاعر به تاثیر زیبایی بر دلها و عواطف انسانی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: زمانی که تو آن خیش را به سر گذاشتی، بر دل من احساسی از عشق و محبت به وجود آمد که بیشتر از تعداد ریشههای یک گیاه است.
هوش مصنوعی: ای ماهروی زیبا، بر سر خود آن خیش را نچسبان، آیا نشنیدی که ماه چگونه لباس خود را در هم میریزد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رزبان تاختنی کرد به شهر از رز خویش
در رز بست به زنجیر و به قفل از پس و پیش
بود یک هفته به نزدیکی بیگانه و خویش
ز آرزوی بچهٔ رز، دل او خسته و ریش
این منم یافته مقصود و مراد دل خویش
با حوادث شده بیگانه و با دولت خویش
وین منم دیده و دل کرده پس از چندین سال
روشن و شاد به دیدار ولینعمت خویش
صدر اسلام عمادالدینْ بوبکر که هست
[...]
گردن افراشتهام بر فلک از طالع خویش
کاین منم با تو گرفته ره صحرا در پیش
عمرها بودهام اندر طلبت چاره کنان
سالها گشتهام از دست تو دستان اندیش
پایم امروز فرورفت به گنجینه کام
[...]
اشتیاقی به مرادی نفروشد درویش
ور بود تشنه جگر چشمهٔ حیوان در پیش
لذت آب ز سیراب نباید پرسید
این سخن خوش بود از تشنه جیحون اندیش
ذوق آن حال کسی راست که از نوش وصال
[...]
رفت بار من و بگذاشت مرا با دل ریش
آشنا ناشده بیگانه شد از عاشق خویش
نوش ناکرده هنوز از می وصلش جا می
خوردم از فرفت او بر دل ریش این همه نیش
قاصدی کو که بیارد خبر از آمدنش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.