نظر می کنم در جهان بخت را
به از درگاه تو منظور نیست
یقین شد ظفر را که در روزگار
بجز رایت خواجه منصور نیست
کجا قهر تو سایه بر وی فکند
در آن خطّه خورشید را نور نیست
دماغ جهان از سر کلک تو
شب و روز بی مشک و کافور نیست
چرا پیش لطف تو دم می زند
صبا گر به لطف تو مغرور نیست؟
خلوص دعا گو بر آن سان که هست
زرای منیر تو مستور نیست
سیه کن چو شب روزم، ار صدق من
بنزد تو چون صبح مشهور نیست
چه مرد عتاب تو باشد رهی ؟
که این پایۀ خان و فغفور نیست
اگر نیست پذرفته اعذار من
پس اندر جهان هیچ معذور نیست
دعاییست در دست من، چون کنم؟
مرا چون جز این قدر مقدور نیست
هر آنچ آن صوابست نزدیک تو
دعاگو از آن مصلحت دور نیست
چو کام جهان از برم دور باد
دلم گر بدان خدمت آزور نیست
همه زلّتی هست در جای عفو
مگر شرک کان جرم مغفور نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن بیانگر احساسات عمیق شاعر در مورد قدر و مقام الهی است. او بر این باور است که هیچچیز در این جهان به اندازه درگاه الهی مهم نیست و پیروزی تنها از طریق طلب بخشش و رحمت خداوند حاصل میشود. شاعر به جلال و عظمت خداوند اشاره میکند و از این مینالد که در دنیای امروز، هیچکس نمیتواند بدون رحمت او گامی بردارد. او همچنین حسرت میخورد که آرزوهایش از او دور است و دعاهایش بیپاسخ میمانند. در نهایت، شاعر بر این نکته تاکید میکند که هر گناهی قابل بخشش است به جز شرک، و درخواست او این است که خداوند او را مورد عفو و رحمت قرار دهد.
هوش مصنوعی: به دقت به وضعیت زندگی و شانس خود نگاه میکنم و متوجه میشوم که نزدیکی به تو از هر چیزی در دنیا برایم مهمتر است و هیچ چیز دیگری ارزش ندارد.
هوش مصنوعی: همه چیز نشان میدهد که در این دوران، پیروزی جز با پرچم و حمایت خواجه منصور امکانپذیر نیست.
هوش مصنوعی: کجا میتوان سایهی قهر تو را بر کسی انداخت، در آن دیاری که خورشید به خودی خود نور ندارد؟
هوش مصنوعی: سرزمین و دنیای ما به خاطر زیبایی و هنر تو، همواره عطرآگین و دلپذیر است و بدون عطر خوش مشک و کافور، نمیتواند وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: چرا نسیم صبحگاه با لطف و محبت تو سخن میگوید، در حالی که خودت به این لطف اهمیت نمیدهی و مغرور نیستی؟
هوش مصنوعی: دعای خالصانه کسی که دعا میکند، مانند زری درخشان و روشن است که هیچ چیزی نمیتواند آن را پنهان کند.
هوش مصنوعی: اگر روزم را همچون شب تاریک کنی، در حالی که صداقت من در نزد تو همانند صبح روشن و مشهور نیست.
هوش مصنوعی: چه کسی میتواند در برابر تو ای معشوق، به خود ببالد و خود را بزرگ بشمارد؟ زیرا مقام تو از هر جایگاه و قدرت بالاتر است.
هوش مصنوعی: اگر عذر من پذیرفته نیست، پس در این دنیا هیچ عذری پذیرفته نخواهد شد.
هوش مصنوعی: در دستان من دعایی وجود دارد، اما چه کار بتوانم بکنم؟ من تنها همین مقدار توان دارم و بیش از این از دستم برنمیآید.
هوش مصنوعی: هر چه که نیکو و مناسب شما باشد، دعاگوی شما در نزد خداست و از آنچه به نفع شماست، دور نیست.
هوش مصنوعی: اگر آرزوهایم از دنیای خارج دور باشد، دلم در آرامش نخواهد بود، مادامی که تو را در کنار خود نداشته باشم.
هوش مصنوعی: هر خطایی را میتوان بخشید، مگر شرک به خدا، که گناهی است که بخشوده نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عروس تو امروز جز گور نیست
که با بخت بد مر ترا زور نیست
ز تُست این توان من، از زور نیست
که بی تو مرا زورِ یک مور نیست
گزیدن ز تو دوریم دور نیست
تو قیری و جفت تو کافور نیست
که پیروزی از مردمان دور نیست
همان آتبین است، فغفور نیست
ز من چو دل شاه رنجور نیست
جوانمردی شیر ازو دور نیست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.