صبرم حریف دوری طاقتگداز نیست
شام غم است این سر زلف دراز نیست
گر کوته است دست امیدم عجب مدار
در دعوی گزاف زبانم دراز نیست
برخاستن ندارد، افتادنم چو شمع
از صد نشیب بخت مرا یک فراز نیست
در دیدهای که آن بر و رو جلوه میکند
یک قطره اشک نیست که آیینهساز نیست
عادت به شام بخت سیه بسکه کردهام
چشمم به روز چون پر پروانه باز نیست
باشد پسند اهل جهان رد اهل دل
آب قبول در گهر امتیاز نیست
آب آنقدر که دست بشوییم از سخن
در جویبار خانه معنی طراز نیست
زینسان که در میان حوادث فتادهایم
در معرض خطر سپر تیغ باز نیست
هر گه کلیم دست دهد سر به پایش نه
وقت معینی ز پی این نماز نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن شاعر از درد و رنج دوری و غم سخن میگوید و بیان میکند که صبرش در برابر این دوری تمام شده است. او به وضعیت ناامیدی و بیثمری که در زندگیاش تجربه کرده اشاره میکند و میگوید که در این شرایط، شمعی که از آن افتاده، به سختی میتواند بلند شود. شاعر احساس میکند که در زندگیاش فقط با ناکامی مواجه بوده و در پی آن قطرهای اشک هم نمیتواند حس و حالش را تغییر دهد. او به عادت به بدبختی و سیهروزیاش اشاره میکند و بیثمری تلاشهایش را به نقد میکشد. در نهایت، او به تقدیر و عدم وجود زمان معین برای دعا یا امید به بهبودی تأکید میکند. فضای کلی شعر، احساسی از ناامیدی و غم و اندوه است.
هوش مصنوعی: صبر من دیگر از دوری تو طاقت ندارد، این شب غمانگیز به خاطر بیدردی پرزلفت دیگر تاب و تحمل ندارد.
هوش مصنوعی: اگر دست امیدم کوتاه است، نباید تعجب کنی؛ چون در ادعاهای من، زبانم بلندتر از آنچه که هست، نیست.
هوش مصنوعی: من مانند شمعی هستم که به مرور از جایی بالا نرفتهام و فقط در سراشیبی بخت خود بسوی زمین افتادهام. هیچ اوج و بلندی برای من وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در چشمی که زیبایی و جذابیت آن جلوهگر است، حتی یک قطره اشک هم حضور ندارد، زیرا آن چشم فاقد قدرت انعکاس و نمایش است.
هوش مصنوعی: من به تاریکی شب عادت کردهام و احساس میکنم که چشمانم به روز مانند پروانهای که پرهایش باز نیست، نمیتواند به آن نور و روشنی دسترسی داشته باشد.
هوش مصنوعی: مردم دنیا به چیزهایی که دوست دارند اهمیت میدهند، اما اهل دل و عشق به درون و معنا نگاهی متفاوت دارند. اشکال و تفاوتها در ظاهر، نمیتواند ارزش و اعتبار درونی و عشق واقعی را کم کند.
هوش مصنوعی: آب به اندازهای که برای شستن دستها استفاده میشود، در جویبار خانه معنی خاصی ندارد.
هوش مصنوعی: در چنین وضعیتی که در میان مشکلات و حوادث قرار داریم، هیچ حفاظی برای ما در برابر خطرات وجود ندارد.
هوش مصنوعی: هر بار که کلیم (موسا) دست به دعا بلند میکند و میخواهد با خداوند ارتباط برقرار کند، هیچ زمان خاصی برای این عبادت وجود ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشتاق دوست را ره مقصد دراز نیست
تسلیم کرده را زبلا احتراز نیست
هیچش ز روزگار نباشد تمتّعی
آن کس که مبتلای بتی دلنواز نیست
هرجا که در محامد محمود دم زنند
[...]
ای آنکه پیشهٔ تو به جز کبر و ناز نیست
چون قامت تو سرو سهی سرفراز نیست
روشن دل کسی که تو باز آیی از درش
تاریک دیدهای که بر وی تو باز نیست
راهی که سر به کوی تو دارد حقیقتست
[...]
آنچه نماز زنده دلان جز نیاز نیست
و آنرا که در نیاز نبینی نماز نیست
مشتاق را بقطع منازل چه حاجتست
کاین ره بپای اهل طریقت دراز نیست
رهبانت ار بدیر مغان راه می دهد
[...]
هر خسته خاطری که چو نی چشم باز نیست
در پرده محرم سخن اهل راز نیست
پا در گل است همّت کوتاه دست تو
ورنه طریق کعبهٔ وصلش دراز نیست
پای از سرِ نیاز بنه در ره طلب
[...]
هرکس شهید آن مژه های درازنیست
در شرع بر جنازه آن کس نماز نیست
محمود را گرچه جهان زیر خاتمست
جایی بهش ز گوشه چشم ایاز نیست
شه را چو پرده از رخ شاهد برافکنند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.