گنجور

 
کلیم

علاقه ام ز تو نگسسته وز حیات بریده

تو پا مکش ز سرم گر طبیب دست کشیده

لبت بروی کسی وا نمی شود به تبسم

نمک فروش باین نخوت و غرور که دیده

چنانکه سایه ز پرواز مرغ می رود از جا

مرا ربوده ز جا از رخم چو رنگ پریده

اگر زدرد اسیران خویشتن نشد آگه

چراست زلف ترا پیچ و تاب مار گزیده

کسیکه دیدن دردی است روشنائی چشمش

زمیل خار مغیلان بدیده سرمه کشیده

زدرس و بحث چو کیفیتی نیافت بجا بود

کتاب داده اگر شیخ شهر و باده خریده

ز کنجکاوی مژگان بچشم تو خوانم

کسی بغور سخن در جهان چو ما نرسیده

باین طریق خرد آزموده تیغ زبان را

که ربط محکم خود راز گفتگوی بریده

کلیم ناله ما کی رسد بگوش غرورش

کسیکه زاری دلها ز زلف خود نشنیده

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
هلالی جغتایی

بخون نشست دلم، خار غم خلیده خلیده

بسیل داد مرا خون دل چکیده چکیده

براه عشق فتادم ز پا، دویده دویده

بجور خوی گرفتم ستم کشیده کشیده

تو نور چشم منی، جا درون دیده من کن

[...]

قصاب کاشانی

شد از فراق توام قامت کشیده خمیده

هزار خار ملامت به پای دیده خلیده

شب گذشته به یاد رخ تو مردم چشمم

هزار قطره خون خورده تا سفیده دمیده

هزار بار دلم می‌زند به گرد سرت پر

[...]

ترکی شیرازی

فلک زجور تو خونم چکد زمردم دیده

ببین به دامن من خون که قطره قطره چکیده

ز ظلم های تو نسبت به اهل بیت رسالت

دلم زکف شده و، طاقتم به طاق رسیده

شهی که لحمک لحمی رسول کرد خطابش

[...]

صامت بروجردی

مریز زینب محزون سرشک غم ز دو دیده

چرا که موسوم افغان و شیونت نرسیده

مکن ز فرقت من سینه را ز ناخن چاک

هنوز تیغ به روی حسین کسی نکشیده

هنوز بر رخ آل علی کس آب نبسته

[...]

وفایی مهابادی

مرا تحیر از آن زلف و روی و نرگس مست است

دو شب، دو روز، دو نرگس، به شاخ گل که شنیده؟

چرا ز تاب جمالت عرق گرفته عذارت؟

که روز روشن و بر برگ لاله ژاله چکیده

ز غیرت لب و روی تو کیست نا شده رسوا

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه