شد از فراق توام قامت کشیده خمیده
هزار خار ملامت به پای دیده خلیده
شب گذشته به یاد رخ تو مردم چشمم
هزار قطره خون خورده تا سفیده دمیده
هزار بار دلم میزند به گرد سرت پر
ندیده است کسی صید پر بریده پریده
به شورهزار بود بیشتر چراگه آهو
به حیرتم که غزالم چرا ز دیده رمیده
ز عکس نیک و بد آیینه را ملال نباشد
یکی است در بر روشندلان ندیده و دیده
برون خرام که کرّوبیان عالم بالا
کشند خاک درت را ز شوق دیده به دیده
ز شوق دیدن رویت ز دیده تا سر کویت
چه چاره مدّ نگاهم به سر دویده ندیده
رساند ریشه به خون رفتهرفته نخل سرشگم
از این نهال ثمر تا بهم رسیده رسیده
به یاد دوست به سر بر وصال اگر ندهد رو
یکی است در بر بلبل گل نچیده و چیده
چه باک از دل قصاب کز فشار حوادث
هزار مرتبه خون گشته و ز دیده چکیده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بخون نشست دلم، خار غم خلیده خلیده
بسیل داد مرا خون دل چکیده چکیده
براه عشق فتادم ز پا، دویده دویده
بجور خوی گرفتم ستم کشیده کشیده
تو نور چشم منی، جا درون دیده من کن
[...]
علاقه ام ز تو نگسسته وز حیات بریده
تو پا مکش ز سرم گر طبیب دست کشیده
لبت بروی کسی وا نمی شود به تبسم
نمک فروش باین نخوت و غرور که دیده
چنانکه سایه ز پرواز مرغ می رود از جا
[...]
فلک زجور تو خونم چکد زمردم دیده
ببین به دامن من خون که قطره قطره چکیده
ز ظلم های تو نسبت به اهل بیت رسالت
دلم زکف شده و، طاقتم به طاق رسیده
شهی که لحمک لحمی رسول کرد خطابش
[...]
مریز زینب محزون سرشک غم ز دو دیده
چرا که موسوم افغان و شیونت نرسیده
مکن ز فرقت من سینه را ز ناخن چاک
هنوز تیغ به روی حسین کسی نکشیده
هنوز بر رخ آل علی کس آب نبسته
[...]
مرا تحیر از آن زلف و روی و نرگس مست است
دو شب، دو روز، دو نرگس، به شاخ گل که شنیده؟
چرا ز تاب جمالت عرق گرفته عذارت؟
که روز روشن و بر برگ لاله ژاله چکیده
ز غیرت لب و روی تو کیست نا شده رسوا
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.