به بی تکلفی آن عارفی که خو دارد
نظر به بندد از آن گل که رنگ و بو دارد
ببین بجذبه نسبت که خامه دو زبان
همیشه الفت با صفحه دورو دارد
کسیکه بنده عشقست بی نشان نبود
ز موج گریه خود طوق در گلو دارد
دلم ز تیغ تو چون شانه شد تمام انگشت
حساب حلقه آن زلف مو بمو دارد
براه یک جهتی سالکی که روی نهد
نه بیند آینه را زانکه پشت و رو دارد
قسم بذوق محبت که دشمنی فرضست
علاج سینه کن ار کینه ای عدو دارد
ز روسفیدی میخوارگان دهد خبری
گلی که در چمن خرمی کدو دارد
بمحفل غم و شادی بود عزیز چو شمع
جگر گدازی کز گریه آبرو دارد
زبان هر مژه چشم نکته پردازش
کلیم با من صد قسم گفتگو دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و تجربههای عاطفی عمیق است. شاعر از سادگی و صفای عارفانه صحبت میکند و به عشق و لطافت آن اشاره میکند. او به معنای عمیق عشق میپردازد و میگوید که عشق نشانهای از خودسانسوری و خویشتنفراموشی است. شاعر همچنین با تصاویری زیبا از زلف، درد عشق و دوگانگی در عشق، احساساتش را بیان میکند. او به ارتباطات انسانی و تأثیر عشق بر روح و جان آدمی نیز اشاره میکند و میگوید که عشق میتواند هم شادی و هم غم را به همراه داشته باشد. در نهایت، شاعر با زبانی شیوا و شاعرانه، به عشق و زیباییهای آن میپردازد و نشان میدهد که این احساسات میتواند منبع الهام و درد باشد.
هوش مصنوعی: عارفی که به سادگی زندگی میکند و معمولاً نگاهش به زیباییها جلب میشود، به گلهایی که رنگ و بویی دارند، علاقمند است.
هوش مصنوعی: ببین که چگونه قلم در دو زبان به نرمی و مهارت با کاغذی که دو رو دارد، ارتباط برقرار میکند.
هوش مصنوعی: کسی که عاشق است و نشانی از آن عشق ندارد، به مانند مرواریدی درون صدای گریهاش، در قلبش از درد و غم احساس فشار میکند.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر محبت و زیبایی تو مانند شانهای شده که همه چیز را مرتب و منظم کرده است. انگشتان من به اندازه حلقههای زلف تو، به تو نزدیک و وابستهاند.
هوش مصنوعی: سالکی که در یک مسیر مشخص در حرکت است، به آینه نگاه نمیکند، زیرا این آینه فقط یک تصویر از او را نشان میدهد و او فقط به جلو مینگرد و نه به پشت و رو.
هوش مصنوعی: با تمام عشق و محبت، دشمنی نه تنها بخشیدنی نیست، بلکه باید در برابر کینه و نفرت دشمن به درمان سینه و دل پرداخته شود.
هوش مصنوعی: در این بیت، به زیبایی و شادابی طبیعت و زندگی اشاره میشود. گلها در چمن سرسبز و شاداب، نمایانگر خوشحالی و سرزندگی هستند و میتوان گفت که میتوانند خبر از شادی و نشاط ببرند؛ به ویژه زمانی که این زیباییها به آنهایی که از میگساری و خوشگذرانی لذت میبرند، میرسد.
هوش مصنوعی: در میهمانی که پر از غم و شادی است، عزیز مانند شمعی است که در حال سوختن و ذوب شدن است و از اشکهایش آبرو و شخصیتش را حفظ میکند.
هوش مصنوعی: هر مژه چشم من به زبان خود داستانها و اسراری را بازگو میکند و با من به گفتگو میپردازد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میان باغ گل سرخهای و هو دارد
که بو کنید دهان مرا چه بو دارد
به باغ خود همه مستند لیک نی چون گل
که هر یکی به قدح خورد و او سبو دارد
چو سال سال نشاطست و روز روز طرب
[...]
کسی که سلسلهٔ زلف مشکبو دارد
کجا به حلقهٔ عشّاق سر فرو دارد
گدای میکده را حاصلی ز هستی نیست
به غیر دست که در گردن سبو دارد
دلا مراد دل خود ز غیر دوست مجو
[...]
خوشم به باده گلگون که رنگ او دارد
رگی ز تلخی آن یار تندخو دارد
سر بریده شبنم به آفتاب رسید
همان امید مرا گرم جستجو دارد
چگونه جلوه کند آفتاب یکرنگی؟
[...]
سرم ز مستی عشق تو های و هو دارد
دل از خیال تو با خویش گفتوگو دارد
شراب از آن ید بیضا حلال و شیرینست
طهور باد که طعم سقا همو دارد
چه سان طرب بکند دل که ساقیش لب تست
[...]
کسی که در طلبش درد جستجو دارد
همیشه گریه چو گرداب در گلو دارد
هوای باده بود در سری که بی مغز است
شراب، نسبت نزدیک با کدو دارد
ز شور لعل تو یکبار هر که کام گرفت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.