کسی که سلسلهٔ زلف مشکبو دارد
کجا به حلقهٔ عشّاق سر فرو دارد
گدای میکده را حاصلی ز هستی نیست
به غیر دست که در گردن سبو دارد
دلا مراد دل خود ز غیر دوست مجو
که هرچه غایت مقصود توست او دارد
کسی به منزل مقصود بر طریق هوس
نمی رسد، مگر آن کس که جستجو دارد
مقرّر است که شایستهٔ نکویی نیست
کسی که بد کند و خویش را نکو دارد
کمینه خاکِ درِ خود شمر خیالی را
به شکر آنکه خدایت به آب رو دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این بیتها به بیان نکاتی درباره عشق و دوستی میپردازد. او اشاره میکند که کسی با زلفهای زیبا، به راحتی نمیتواند در دل عاشقان جا بگیرد. همچنین، گدایان میکده، بهرهای از هستی ندارند جز اینکه در پی خوشی باشند. شاعر توصیه میکند که دلی از غیر دوست نباید طلب کرد، زیرا آنچه که مورد آرزوی انسان است، در دوست واقعی وجود دارد. او به این نکته اشاره میکند که برای رسیدن به هدف، باید از هوسها بگذرد و تلاش کند. همچنین، شاعر تأکید میکند که شایسته نیست کسی خود را نیکو بپندارد در حالی که اعمال بدی انجام میدهد. در نهایت، او از کمترین خاکی نیز به خاطر وجود خداوند شکرگزاری میکند.
هوش مصنوعی: کسی که موی خوشبو و زیبایی دارد، چگونه میتواند خود را در جمع عاشقان قرار دهد؟
هوش مصنوعی: ای گدای میکده، چیزی از هستی و زندگیات در دستات نیست جز اینکه سبویی را بر گردن داری.
هوش مصنوعی: ای دل، به غیر از دوست، به دنبال خواستههای خود نباش؛ زیرا آنچه که تو در نهایت به دنبالش هستی، فقط او دارد.
هوش مصنوعی: تنها افرادی به هدف نهایی خود میرسند که به دنبال آن باشند و صرفاً بر مبنای خواستهها و آرزوهای خود حرکت نکنند.
هوش مصنوعی: کسی که بدی میکند، شایسته نیست که خود را خوب و با فضیلت به نمایش بگذارد.
هوش مصنوعی: از کمترین چیزها، یعنی خاک درِ خود، خیال نکن. شکرگزار باش که پروردگارت به تو محبت کرده و تو را مورد توجه قرار داده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میان باغ گل سرخهای و هو دارد
که بو کنید دهان مرا چه بو دارد
به باغ خود همه مستند لیک نی چون گل
که هر یکی به قدح خورد و او سبو دارد
چو سال سال نشاطست و روز روز طرب
[...]
به بی تکلفی آن عارفی که خو دارد
نظر به بندد از آن گل که رنگ و بو دارد
ببین بجذبه نسبت که خامه دو زبان
همیشه الفت با صفحه دورو دارد
کسیکه بنده عشقست بی نشان نبود
[...]
خوشم به باده گلگون که رنگ او دارد
رگی ز تلخی آن یار تندخو دارد
سر بریده شبنم به آفتاب رسید
همان امید مرا گرم جستجو دارد
چگونه جلوه کند آفتاب یکرنگی؟
[...]
سرم ز مستی عشق تو های و هو دارد
دل از خیال تو با خویش گفتوگو دارد
شراب از آن ید بیضا حلال و شیرینست
طهور باد که طعم سقا همو دارد
چه سان طرب بکند دل که ساقیش لب تست
[...]
کسی که در طلبش درد جستجو دارد
همیشه گریه چو گرداب در گلو دارد
هوای باده بود در سری که بی مغز است
شراب، نسبت نزدیک با کدو دارد
ز شور لعل تو یکبار هر که کام گرفت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.