میان باغ گل سرخهای و هو دارد
که بو کنید دهان مرا چه بو دارد
به باغ خود همه مستند لیک نی چون گل
که هر یکی به قدح خورد و او سبو دارد
چو سال سال نشاطست و روز روز طرب
خنک مرا و کسی را که عیش خو دارد
چرا مقیم نباشد چو ما به مجلس گل
کسی که ساقی باقی ماه رو دارد
به باغ جمله شراب خدای مینوشند
در آن میانه کسی نیست کو گلو دارد
عجایبند درختانش بکر و آبستن
چو مریمی که نه معشوقه و نه شو دارد
هزار بار چمن را بسوخت و بازآراست
چه عشق دارد با ما چه جست و جو دارد
وجود ما و وجود چمن بدو زندهست
زهی وجود لطیف و ظریف کو دارد
چراست خار سلحدار و ابر روی ترش
ز رشک آن که گل سرخ صد عدو دارد
چو آینهست و ترازو خموش و گویا یار
ز من رمیده که او خوی گفت و گو دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و لذتهای باغی پر از گلهای سرخ و احساسات شاعرانه و عمیق شاعر نسبت به آن است. شاعر به توصیف گلها و حال و هوای شادی و سرخوشی در باغ میپردازد و بهContrast میان حال و هوای مستی در بین دیگران و خود اشاره میکند. او همچنین به تنهایی و فقدان معشوق در میان زیباییهای طبیعت اشاره دارد و از وجود و عشق در زندگی صحبت میکند. در نهایت، شعر به بحث درباره ارتباطات و کششهای میان عشق و زیبایی میپردازد، با تصاویری از باغ و گلها که نماد زندگی و عشق هستند.
هوش مصنوعی: در میان باغ گلهای سرخ، هوای خوش و عطر دلانگیزی وجود دارد. حالا دهان من هم بویی دارد که باید آن را استشمام کنید.
هوش مصنوعی: در باغ خود همه سرمست و شاداباند، اما حالا که مانند گلها هر کس نوشیدنی خود را دارد، او (گل) فقط یک جام دارد که در آن نگه میدارد.
هوش مصنوعی: هر سال وقتی که شادابی و هر روز پر از لذت است، برای من و کسی که به خوشی علاقهمند است، خوشایند و خوب است.
هوش مصنوعی: چرا کسی همچون ما در جمع گلها نباشد، وقتی که ساقیاش چهرهای زیبا و جاودان دارد؟
هوش مصنوعی: در باغ، همه به نوشیدن شراب خدا مشغولند و در این میان، هیچکس نیست که بتواند از لذت آن به طور کامل بهرهمند شود یا صدا بزند.
هوش مصنوعی: درختان اینجا پر از شگفتی هستند و مانند زنی هستند که باردار شده، اما نه عشق دارد و نه همسری.
هوش مصنوعی: چمن هزاران بار به آتش کشیده شد و دوباره به زیبایی در آمد، این نشان دهنده عشق عمیق و تلاش بیپایان اوست که نسبت به ما دارد.
هوش مصنوعی: وجود ما و چمن به وجود او زندهاند؛ چه خوب است که او وجودی لطیف و ظریف دارد.
هوش مصنوعی: چرا خارهای سرباز وجود دارند و ابرهای غمگین در آسمان هستند؟ این به خاطر حسادت آن کسی است که گل سرخ را در بین صد دشمن خود میبیند.
هوش مصنوعی: مانند آینه و ترازو، او خاموش و در عین حال گویا است. یار من از من دور شده، زیرا او در گفت و گو با خودش مشغول است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میان باغ گل سرخهای و هو دارد
که بو کنید دهان مرا چه بو دارد
پیالهای به من آورد لاله که بخوری
خورم چرا نخورم بنده هم گلو دارد
گلو چه حاجت مینوش بیگلو و دهان
[...]
کسی که سلسلهٔ زلف مشکبو دارد
کجا به حلقهٔ عشّاق سر فرو دارد
گدای میکده را حاصلی ز هستی نیست
به غیر دست که در گردن سبو دارد
دلا مراد دل خود ز غیر دوست مجو
[...]
به بی تکلفی آن عارفی که خو دارد
نظر به بندد از آن گل که رنگ و بو دارد
ببین بجذبه نسبت که خامه دو زبان
همیشه الفت با صفحه دورو دارد
کسیکه بنده عشقست بی نشان نبود
[...]
خوشم به باده گلگون که رنگ او دارد
رگی ز تلخی آن یار تندخو دارد
سر بریده شبنم به آفتاب رسید
همان امید مرا گرم جستجو دارد
چگونه جلوه کند آفتاب یکرنگی؟
[...]
سرم ز مستی عشق تو های و هو دارد
دل از خیال تو با خویش گفتوگو دارد
شراب از آن ید بیضا حلال و شیرینست
طهور باد که طعم سقا همو دارد
چه سان طرب بکند دل که ساقیش لب تست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.