تنها نه تنگنای دلم شد خراب خط
عالم بهم برآمده از بیحساب خط
در چشم دید سرخی آن لعل نکته سنج
شنجرف سر سخن بود اندر کتاب خط
زآن روی شعله ناک چو مویی بر آتش است
بر عارضش مشاهده کن پیچ و تاب خط
نگذشته اول آنکه بطومار زلف تار
روشن نکرده است سواد کتاب خط
در چشم عاشقان ز بناگوش و پشت لب
پیداست در کتاب رخش فصل و باب خط
افتد بدام دل چو ز زنجیر شد رها
گه داغ زلف یارم و گاهی کباب خط
جویا به روز ابر خوش آینده است می
سرمست باش شد چو رخش در نقاب خط
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساسات عاشقانه و زیباییهای مرتبط با آن است. شاعر از دلشوری و عواطف عمیقش رنج میبرد و به تنگنای دل اشاره میکند. او زیبایی چهره معشوق را با زیبا خط و زلفش مقایسه میکند و در انجام این توصیفها به رنگها و جزئیات ظریف اشاره میکند. شاعر بیان میکند که خاطرات و ویژگیهای معشوقش در دل و ذهنش نقش بسته و همچنان به زیباییهای عشق و درگیریهای احساسی پرداخته است. در نهایت، او به آیندهنگری و خوشی در ایام آینده میاندیشد و تلاش میکند تا از زیباییهای زندگی بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: در حالتی که دل من به شدت تحت فشار است، به نظر میرسد که در دنیای اطرافم نیز هرج و مرج و بینظمی وجود دارد. وضعیت به گونهای است که مشکلات من و نابسامانیهای زندگی به هم پیوستهاند.
هوش مصنوعی: در چشم، سرخی آن لعل زیبا مانند دقت و تیزبینی وجود دارد که در کلام بیان میشود و همین موضوع در کتاب خط نیز مشهود است.
هوش مصنوعی: شعلهای که به نازکی یک مو روی آتش قرار دارد، بر روی چهرهاش، پیچ و تاب خطهایی را نشان میدهد که قابل مشاهده است.
هوش مصنوعی: نگذار این زلف سیاه که مانند یک طومار به هم پیچیده است، روشنایی و زیبایی را از سواد کتابی که خطی دلنشین دارد، دور کند.
هوش مصنوعی: در چشمان عاشقان، نشانههای عشق و شوق به وضوح دیده میشود، مثل اینکه در کتاب زیبایی و شخصیت محبوب، فصلها و بخشهایی مخصوصی به آن اشاره شده باشد.
هوش مصنوعی: زمانی که دل از زنجیر محبت آزاد میشود، گاهی به سمت آتشی از عشق میرود و گاهی به سمت نشانهای از داغی زلف یار.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیباییهای آینده اشاره دارد. او به احساس خشنودی و شادی خود میپردازد و میگوید: در روزی دلانگیز و آسمانی، مانند چهرهای زیبا که در پوشش ابرها پنهان شده، خوشی و نشاط در وجودش جاری است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خیز ای کشیده حسن تو بر آفتاب خط
کامد پدید بر مهت از مشک ناب خط
گوئی به پشت گرمی تاب و رخت کشید
گردون ز تار زلف تو بر آفتاب خط
لعلت ز بهر نرگس خونخوار، تا نوشت
[...]
بر آب می کشد رخت از مشک ناب خط
بس طرفه کاتبی که نویسد بر آب خط
در خط شد آفتاب ز روی تو تا کشید
از مشک گرد دایره آفتاب خط
باشد دهان تنگ تو از هیچ نقطه ای
[...]
حسنت کشید گرد مه از مشک ناب خط
یعنی کشم ز خوبی بر آفتاب خط
ز آشوب تار زلف تو در رستخیز حسن
شد بر رخ تو نسخه یو م الحساب خط
دود دلم که در سر زلف تو جا گرفت
[...]
چون برق زود می گذرد آب و تاب خط
زنهار دل مبند به موج سراب خط
چون مو برآتش است دمی پیچ وتاب خط
غافل مشو ز دولت پا در رکاب خط
زینسان که چشم مست تو در خواب غفلت است
[...]
ای تاب سنبلت زده بر مشک ناب خط
حسنت کشیده بر ورق آفتاب خط
رسم است موی را رسد از شعله پیچ و تاب
زانرو نمی شود، نخورد پیچ و تاب خط
محرومیم ز رحم تو بسیار دور بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.