بخش ۱: حکمت در وجود سلاطین، ظهور نصفت و عدالت است نه ...
بخش ۲: در تواریخ چنان است که پنج هزار سال سلطنت عالم ...
بخش ۳: قرین پادشاه حکیم فکرت پیشه باید نه ندیم هزل ...
بخش ۴: بامدادی موبد موبدان با قباد همعنان می رفت مرکب وی ...
بخش ۵: مقربان سلاطین چون گروهی اند که به کوه بلند بالا ...
بخش ۶: می باید که شاه را منهیان راست کردار راست گفتار بر ...
بخش ۷: ارسطاطالیس گوید: بهترین پادشاهان آن است به کرگس ...
بخش ۸: نوشیروان روز نوروز یا مهرجان مجلس می داشت، دید ...
بخش ۹: مأمون غلامی داشت که ترتیب آب طهارت به عهده وی بود ...
بخش ۱۰: میان معاویه و عقیل بن ابی طالب دوستی تمام بود و ...
بخش ۱۱: حجاج در شکارگاهی از لشکریان جدا افتاد و به تلی ...
بخش ۱۲: یزدجرد پسر خود بهرام را در موضعی دید از حرم خود ...
بخش ۱۳: وزیر هرمز بن شاپور به وی نامه نوشت که بازرگانان ...
بخش ۱۴: امیرالمؤمنین عمر رضی الله عنه در وقت خلافت خود در ...
بخش ۱۵: جوانی را به دزدی گرفتند. خلیفه حکم کرد که دستش ...
بخش ۱۶: گناهکاری را پیش خلیفه آوردند خلیفه به عقوبتی که ...
بخش ۱۷: کودکی از بنی هاشم با یکی از ارباب مکارم بی ادبی ...
بخش ۱۸: زنی را از جماعتی که بر حجاج خروج کرده بودند، پیش ...
بخش ۱۹: اسکندر را گفتند به چه سبب یافتی آنچه یافتی از ...
بخش ۲۰: روزی اسکندر با سرهنگان خویش برنشسته بود، یکی از ...