چون سایه منم فتان و خیزان
وز سایه خویشتن گریزان
باریکم و دردناک و دلسوز
مانند چراغ صبح خیزان
در کنج خرابه ای به تنها
دل تنگ نشسته اشک ریزان
با اختر خویش در لجاجت
با طالع خویشتن ستیزان
گر خاک جلال را ببیزند
مدهوش شوند خاک بیزان
رمزی گفتم که شکل آن را
ادراک کنند ذهن تیزان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سلطان سریر صبحخیزان
سر خیل سپاه اشکریزان
یارب به صفای صبحخیزان
یارب به دعای اشکریزان
رفتند همه فتان و خیزان
از تهمت قتل او گریزان
فردا که بپا کنند میزان
مردم همگی ز هم گریزان
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.