بی روی تو نیست خورد و خوابم
پیوسته ز هجر در عذابم
بر خاک نشسته ام ز جورت
وز دیده ز سرگذشت آبم
بگذشت فغان من ز گردون
وز کبر نمی دهی جوابم
از تاب دو زلف پیچ در پیچ
ای دوست برفت هوش و تابم
سیلاب همی رود ز دیده
وز آتش غم جگر کبابم
مخمور ز چشم نرگسینم
از لعل لبت بده شرابم
گفتم به طبیب درد پنهان
جز صبر نمی دهد جوابم
گر عکس رخت به ما نمایی
حاجت نبود به آفتابم
گفتا تو ز ماه می زنی لاف
تو مه طلبی من آفتابم
تو در سر آب و در جهان شاد
من از غم دوست در سرابم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و درد ناشی از دوری معشوق است. شاعر از بیخوابی و عذاب ناشی از هجران صحبت میکند و به نقش معشوق در زندگیاش اشاره دارد. او با توصیفاتی از آتش غم و اشکهایش، عمق اندوهش را ابراز میکند. همچنین از زیبایی معشوق، شامل چشمهایش و لبهایش، یاد میکند و نشان میدهد که چگونه عشقش زندگیاش را تحت تأثیر قرار داده است. در نهایت، شاعر به تضاد بین شادی و غم اشاره میکند، و در برابر آرزوهایش در جستجوی معشوق، احساس تنهایی و ناامیدی میکند.
هوش مصنوعی: بدون روی تو نه خواب و نه خوردنی برایم وجود دارد، و به خاطر دوری از تو همواره در رنج و عذاب هستم.
هوش مصنوعی: بر زمین نشستهام از شدت اندوه و از سرگذشت خود مثل آبی هستم که به خاطر جریانش، در حال جاری شدن است.
هوش مصنوعی: نالهها و شکایتم از آسمان و غرور به سر آمده است، اما تو پاسخ من را نمیدهی.
هوش مصنوعی: دوست عزیز، از زیبایی و جذابیت موهای بلند و پیچخوردهات دیوانه و مجنون شدم و دیگر توانایی تمرکز و آرامش را ندارم.
هوش مصنوعی: اشکهایم به خاطر غم سرازیر میشود و ناراحتیام مانند آتش، دل و جانم را میسوزاند.
هوش مصنوعی: مست و شیدا از نگاه زیبای تو هستم. از لبهای شیرینت به من میکدهات را بده تا شراب بنوشم.
هوش مصنوعی: به پزشک گفتم که دردم را کسی نمیبیند و تنها چیزی که به من میدهد صبر است.
هوش مصنوعی: اگر تصویر زیبای تو را به ما نشان دهی، دیگر نیازی به نور خورشید نداریم.
هوش مصنوعی: او گفت که تو درباره ماه صحبت میکنی و به آن افتخار میکنی، اما من همچون آفتاب هستم که نور و گرما میبخشد و به مراتب بیشتر از ماه درخشان و تاثیرگذارم.
هوش مصنوعی: تو در دنیای پر از شوق و شادی هستی، اما من به خاطر غم دوست در دنیای خیالی و ناراحتکنندهای گرفتار شدهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چندانکه قرار عهد یابم
از عهد تو روی برنتابم
ای برده به آبروی آبم
وز نرگس نیم خواب خوابم
تا روی چو ماه تو بدیدم
افتاده چو ماهیی ز آبم
چون شد خط سبز تو پدیدار
[...]
ساقی، چو نمیدهی شرابم
خونابه بده بجای آبم
خون شد جگرم، شراب در ده
تا کی دهی از جگر کبابم؟
دردی غمم مده، که من خود
[...]
بی سایه تو مباد فرقم
بی خاک درت مباد خوابم
بی یار شدم زبنده مگسل
بیهوده مبر ز چهره آبم
سلمان توام چو من نیابی
[...]
ز آسایش دل ربود خوابم
ناگه به سر آمد آفتابم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.