ای برده رخت ز روی گل رنگ
یارب دل تو دلست یا سنگ
صلحست و صفا میان احباب
با مات چرا همه بود جنگ
گر تیغ زنی ز دست و بازو
دل چون گسلد ز دامنت چنگ
نزدیک بود غم تو چون جان
گر دور شود هزار فرسنگ
با عشق تو عقل برنیاید
عقلست زبون و عشق سرهنگ
مهر رخ تو چو آفتابست
دل دست زده در او چو حرچنگ
از چشم تو عالمیست سرمست
ای چون دهنت دل جهان تنگ
دیدم گل روی دوست در باغ
گفتم نه که عارضیست گلرنگ
سنگین دل و بی وفا نگاریست
وانگاه به سر جفاش پا سنگ
سرو از قد سرکشت گرفتست
در جلوه قامت این همه ننگ
شکرست که صیقل غم تو
بزدود ز لوح خاطرم رنگ
چون عود که گوشمال یابم
بر چنگ مرا زنند چون چنگ
ور همچو دفم قفا بدرد
چون نی بکشم به یادش آهنگ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به وصف معشوق و احساسات عاشقانهاش میپردازد. او از تضادهای عاطفی و رنجی که از دوری یار میکشد، سخن میگوید. دل شاعر همچون سنگ است در برابر جنگهای درونی و بیرونی ناشی از عشق، و او نشان میدهد که عشق به مراتب بر عقل غالب است. شاعر با تشبیهات زیبا از عشق و زیبایی محبوبش یاد میکند و به تصویرسازیهایی از دلتنگی و غم ناشی از فراق میپردازد. در نهایت، او به تأثیر این احساسات بر خاطراتش میپردازد و نشان میدهد که حتی درد و غمش نیز به نوعی زینت بخش روح اوست.
هوش مصنوعی: ای کسی که از زیبایی لباست لذت میبری، آیا قلب تو مانند دل انسانهاست یا سخت و بیاحساس مانند سنگ؟
هوش مصنوعی: صلح و آرامش در میان دوستان چرا وجود ندارد، در حالی که جنگ و چالشهای متعددی وجود دارد؟
هوش مصنوعی: اگر با شمشیر ضربه بزنید و دل و احساساتتان تاب نیاورد و از دامنتان جدا شود، این نشان میدهد که چه کار سختی انجام دادهاید.
هوش مصنوعی: غم تو برای من به اندازه جانم ارزش دارد؛ حتی اگر از من دور باشی، باز هم حس میکنم که وجودت برایم نزدیک است.
هوش مصنوعی: عشق تو آنقدر برتر از عقل است که عقل در برابر آن سر تسلیم فرود میآورد و ناتوان است. عشق مانند یک فرمانده قوی است که عقل را به حاشیه میراند.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر زیبایی چهرهات، همانند آفتاب میتابد و من مانند مرغابی در آب، به این نور و زیبایی نزدیک میشوم.
هوش مصنوعی: از چشمان تو دنیایی شاداب و سرمست وجود دارد، ای کسی که دلتنگی دنیا در دهان تو نهفته است.
هوش مصنوعی: در باغ، چهره زیبای دوست را دیدم و گفتم این زیبایی، تنها یک زینت و ظاهری نیست.
هوش مصنوعی: دلش پر از سنگینی و بیوفایی است، و وقتی هم که به سر خود میزند، پا بر روی سنگی میگذارد.
هوش مصنوعی: سرو با قامتی بلند و راست، در برابر زیبایی و قامت آن فرد، بسیار کوتاه و ننگین به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: خوشحالم که غم تو باعث شد تا یاد و خاطراتم را از رنگ و دلتنگی پاک کند.
هوش مصنوعی: مثل عودی که بر آن دقت و محبت میورزند، من هم دلم را به دلخوشیها و نوازشها میسپارم، اما گاهی از حوادث و ناملایمات زخم میخورم.
هوش مصنوعی: اگر مانند تنبک به درد بیفتم و نتوانم صدای او را یاد کنم، حتماً مانند نی به فریاد میآیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زان پیش کاجل فرا رسد تنگ
و ایام عنان ستاند از چنگ
ای عشق تو با وجود هم تنگ
در راه تو کفر و دین به یک رنگ
بی روی تو کعبهها خرابات
بی نام تو نامها همه ننگ
در عشق تو هر که نیست قلاش
[...]
چون کار بنام آید و ننگ
بر آتش چون کباب و بر تیغ چوزنگ
تنگ آمدم از وجود خود، تنگ
ای مرگ، به سوی من کن آهنگ
بازم خر ازین غم فراوان
فریاد رسم ازین دل تنگ
تا چند آخر امید یابیم؟
[...]
برخیز ز خواب و ساز کن چنگ
کان فتنه مه عذار گلرنگ
نی خواب گذاشت خواجه نی صبر
نی نام گذاشت خواجه نی ننگ
بدرید خرد هزار خرقه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.