دردی که مراست بر دل تنگ
از دست جفای شاهدی شنگ
آخر تو بگو که با که گویم
کاو هست همه جفا و نیرنگ
یک ذره وفا به دل ندارد
دارد دلکی ز آهن و سنگ
از وصل نکرد شادمانم
هجرانش ببرد از رخم رنگ
گر تیغ زند ز دست و بازو
نگذاشت ز دامنش دلم چنگ
جای تو در اندرون جانست
گر دور شوی هزار فرسنگ
زین بیش جفا مکن تو بر ما
بگذار تو جای صلح در جنگ
مگذار که آینه جمالت
گیرد ز شرار آه ما زنگ
از دست جفای چرخ غدّار
اقصای جهانست بر دلم تنگ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج شاعر است که از جفای معشوق خود رنج میبرد. شاعر از بیوفایی و نیرنگهای معشوق شکایت میکند و میگوید که قلب او شکسته و از دوری معشوق رنگ رخسارش بازمیدارد. او میخواهد که معشوق او را در نظر بگیرد و جفا نکند، زیرا عشق او به او عمیق و غیرقابل فراموشی است. شاعر همچنین اشاره میکند که حتی اگر معشوق دور باشد، جای او همیشه در دل او خواهد بود و این جفاهای بیشتر سبب درد و رنج او میشود.
هوش مصنوعی: دردی که من دارم به خاطر دل تنگ و رنجی است که از بیوفایی و ستمگری معشوقم میکشم.
هوش مصنوعی: آخر تو مشخص کن که با چه کسی صحبت کنم، زیرا او خود مظهر تمام جفا و نیرنگ است.
هوش مصنوعی: هیچ وفایی در دل او نیست، حتی اگر دلش از آهن و سنگ ساخته شده باشد.
هوش مصنوعی: از اینکه به محبوبم دسترسی ندارم خوشحالم؛ جداییاش از من رنگ و روی من را برده است.
هوش مصنوعی: اگر تیغی به دست و بازوی من آسیب رساند، دل من هرگز از دامن او دست نخواهد برداشت.
هوش مصنوعی: جای تو در عمق جان من است؛ حتی اگر هزار فرسخ هم از من دور باشی.
هوش مصنوعی: دیگر به ما آزار نرسان، بگذار در میان جنگ، راهی برای صلح پیدا کنیم.
هوش مصنوعی: نگذار که زیبایی تو تحت تاثیر حسرت و غم ما قرار بگیرد و دچار کهنگی و زنگ زدگی شود.
هوش مصنوعی: از ظلم و بیوفایی روزگار، دل من از دوری و سختیهای دنیا تنگ و گرفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زان پیش کاجل فرا رسد تنگ
و ایام عنان ستاند از چنگ
ای عشق تو با وجود هم تنگ
در راه تو کفر و دین به یک رنگ
بی روی تو کعبهها خرابات
بی نام تو نامها همه ننگ
در عشق تو هر که نیست قلاش
[...]
چون کار بنام آید و ننگ
بر آتش چون کباب و بر تیغ چوزنگ
تنگ آمدم از وجود خود، تنگ
ای مرگ، به سوی من کن آهنگ
بازم خر ازین غم فراوان
فریاد رسم ازین دل تنگ
تا چند آخر امید یابیم؟
[...]
برخیز ز خواب و ساز کن چنگ
کان فتنه مه عذار گلرنگ
نی خواب گذاشت خواجه نی صبر
نی نام گذاشت خواجه نی ننگ
بدرید خرد هزار خرقه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.