دل عاشق چرا شیدا نباشد
به عشق اندر جهان رسوا نباشد
نگویی تا بکی ای شوخ دلبند
تو را پروای وصل ما نباشد
به بستان ملاحت سرو باشد
ولی چون قد او رعنا نباشد
کدامین دیده در وی نیست حیران
مگر چشمی که او بینا نباشد
ز شوقش در جهان یکتا شدم من
ولی با ما دلش یکتا نباشد
نه دل باشد که باشد غافل از یار
نه سر باشد که پر سودا نباشد
به نوعی از جهان دل در تو بستم
که با غیر توأم پروا نباشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر عین یقین اینجا نباشد
دراین ره مرد دل دانا نباشد
چو رویِ یارِ من زیبا نباشد
قمر در خانۀ جوزا نباشد
چه می گویم که تابِ ماهِ رویش
فروغِ مهرِ گردون را نباشد
چو خدّش لالۀ حمرا نروید
[...]
دل عاشق چرا شیدا نباشد
به عشق اندر جهان رسوا نباشد
نگویی تا به کی، ای شوخ دلبر
ترا پروای حال ما نباشد
به بستان لطافت سرو باشد
[...]
که کس را آگهی از ما نباشد
میان ما کسی را جا نباشد
کسی کآگه ز حال ما نباشد
گرم شنعت کند بی جا نباشد
بداند هر که بیند آن پریرو
که فایز بی سبب رسوا نباشد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.