گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جهان ملک خاتون

خردم گفت برو ای دل دیوانه برو

یک نصیحت ز من ای پیر جهان دیده شنو

عمر بگذشت به افسوس و به غفلت باری

گوشه ای گیر و به هر در ز پی نفس مرو

پنج روزی که ترا مهلت عمرست بگیر

در جهان از اثر طاعت و از خیر گرو

تخم خیری که درین مزرعه بی بنیاد

چون نکشتیم چه حاصل بودش وقت درو

گر شوی گرسنه و دسته نانی بینی

از سر داعیه بگذر ز پی حرص مرو

با کهن خرقه خود ساز و تکبّر کم کن

همچو طفلان تو مشو شاد بدین جامه نو