گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
همام تبریزی

شب دراز که مانند زلف یار من است

چو زلف یار به دست است، کار کار من است

ز روزگار همین یک دم است حاصل من

که کارساز دلم یارِ سازگار من است

نخواهم آخرِ این شب ولی چه شاید کرد

که کارها همه بیرون ز اختیار من است

چو صبح پرده‌دری می‌کند شکایت‌ها

همی‌کنم بر آن کس که غمگسار من است

میان فصل زمستان تو چون بهار منی

میان خانه گلستان و لاله‌زار من است

به هیچ رنگ ز دستش نمی‌توانم داد

ضرورت است که نقش خوشش به کار من است