چون لبت از مصر کی خیزد نبات
کز نباتت میچکد آب حیات
دوستانت ز آب حیوان بینصیب
تشنگان جان داده نزدیک فرات
صانع از روی تو شمعی برفروخت
دفع ظلمت را میان کاینات
پیش نقش رویت ایمان آورند
بتپرستان زمین سومنات
بود در خوبان نظر کردن حرام
حسنت آمد کرد محو سیئات
از کمند زلف جانآویز تو
جان ندارد هر که میجوید نجات
صبر فرمایی مرا در عاشقی
چون نمایم بر سر آتش ثبات
گر کند چشمت به درویشان نظر
مایه حسن تو را باشد زکات
زندگانی را ز سر گیرد همام
گر به خاکش بگذری بعد از وفات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت معشوق و تأثیر آن بر عاشق است. شاعر به توصیف چهره و شخصیت معشوق میپردازد و از آن به عنوان منبع حیات و نور یاد میکند. او به عشق و علاقهاش اشاره میکند و میگوید که نگاه کردن به معشوق موجب نجات است. همچنین، از درد و رنج عاشقی صحبت میکند و بیان میکند که صبرش را در این مسیر میطلبد. شاعر معتقد است زیبایی معشوق به اندازهای تاثیرگذار است که میتواند به دیگران نیز خیر و برکت ببخشد. در نهایت، او به تقدیر از زندگی و یاد معشوق حتی پس از مرگ اشاره میکند.
هوش مصنوعی: وقتی لبهای تو از سرزمین مصر (محل زندگی) به حرکت درآید، گیاهی میروید که از آن آب حیات میچکد.
هوش مصنوعی: دوستانت از آب حیات بیبهرهاند، در حالی که جانهای تشنه در کنار رود فرات به سر میبرند.
هوش مصنوعی: خالق به خاطر زیبایی تو شمعی را روشن کرد تا تاریکیهای جهان را بزداید.
هوش مصنوعی: حتی پرستندگان بت در سرزمین سومنات به حسن صورت تو ایمان میآورند.
هوش مصنوعی: نگاه کردن به زیباییهای خوبان ممنوع بود، اما زیبایی تو باعث شد که گناهان محو شوند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به دنبال نجات از مشکلات و چالشها باشد، نمیتواند از چنگ زلف زیبای تو رهایی یابد.
هوش مصنوعی: اگر در عشق به من صبر و استقامت ببخشی، چگونه میتوانم در میان آتش عشق ثبات و پایداری داشته باشم؟
هوش مصنوعی: اگر چشمانت بر درویشان بیفتد، زیباییات به همان اندازه که صدقه بر آنهاست، خواهد بود.
هوش مصنوعی: زندگی انسان تنها زمانی ارزش پیدا میکند که بعد از مرگش، دیگران به یاد او و کارهایی که انجام دادهاند، توجه کنند و به او احترام بگذارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای به خور مشغول دایم چون نبات
چیست نزد تو خبر زین دایرات؟
خود چنین بر شد بلند از ذات خویش
خیره خیر این نیلگون بیدر کلات؟
یا کسی دیگر مر او را بر کشید
[...]
صاحب معراج و صدر کاینات
سایهٔ حق خواجهٔ خورشید ذات
ابر بر ناید پی منع زکات
وز زنا افتد وبا اندر جهات
چون لبت مصرکی خیزد نبات
کز نباتت می چکد آبِ حیات
دوستانت ز آبِ حیوان بی نصیب
تشنگان جان داده نزدیکِ فرات
صانع از روی تو شمعی برفروخت
[...]
ای دهانت، چشمه آب حیات
شمع رویت آفتاب کاینات
تا دلم از شادی وصلت نماند
از کمند غم نمی یابم نجات
گریه را مپسند هر دم تا به کی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.