ای دهانت، چشمه آب حیات
شمع رویت آفتاب کاینات
تا دلم از شادی وصلت نماند
از کمند غم نمی یابم نجات
گریه را مپسند هر دم تا به کی
پیش چشم از گریه جیحون و فرات
زاتش هجرت تن خاکی بسوخت
تا کدامین باد آرد سوی مات
هر که بی تو زنده ماند مرده به
جز وصالت نیست مقصود از حیات
گر ندیدی سبزه ای بر آب خضر
گرد آن شکر ببین رسته نبات
بت پرستان گر ز تو آگه شوند
یاد نارند از بتان سومنات
از شراب شب نشینان در خمار
هات کأسا یا حبیبی بالغدات
همچو ذره در هوای مهر تو
نیست خسرو را دمی صبر و ثبات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تمایلات و احساسات عاشقانه پرداخته و بر اهمیت محبوب و عشق تاکید میکند. شاعر با استفاده از تشبیهاتی مانند "چشمه آب حیات" و "شمع رویت آفتاب کاینات" به زیبایی و نورانیت محبوب اشاره میکند. او به غم جدایی و اندوهی که از آن ناشی میشود، میپردازد و بیان میکند که زندگی بدون وصال محبوب بیمعناست. همچنین به تاثیر عشق و اشتیاق بر وجود انسان و اشتیاق به نوشیدن شراب محبتی که از درد جدایی تسکین میدهد، اشاره میکند. در نهایت، شاعر بیان میکند که مانند ذرهای در فضای عشق، نتوانسته است از حیات و وجود محبوب جدا شود.
هوش مصنوعی: ای دهان تو، مانند چشمهای است که آب زندگی را جاری میکند و چهرهات چون شمعی است که نورش، روشنایی جهان را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دلم از شادی وصال تو پر نشده، از دام غم نمیتوانم نجات پیدا کنم.
هوش مصنوعی: گریه را همیشه نپسند و به این فکر کن که تا کی میخواهی با این اشکها به یاد جیحون و فرات باشی.
هوش مصنوعی: آتش هجرت بدن خاکی مرا سوزاند؛ اکنون کدامین باد مرا به سوی تو خواهد آورد؟
هوش مصنوعی: هر کسی که بدون تو زندگی کند، در حقیقت مرده است و هدف واقعی از زندگی جز پیوند با تو نیست.
هوش مصنوعی: اگر در آبی سبزهای نمیبینی، شکر را که در کنار آن رشد کرده، ببین.
هوش مصنوعی: اگر بتپرستان از وجود تو آگاه شوند، دیگر به بتهای سومنات نخواهند اندیشید.
هوش مصنوعی: ای محبوب، از می ناب شبنشینان بنوش و در غمگینی خود کاسهای پر کن تا صبح بگذرد.
هوش مصنوعی: خسرو مانند ذرهای است که در فضای عشق تو در آرامش و پایداری نمیتواند لحظهای صبر کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای به خور مشغول دایم چون نبات
چیست نزد تو خبر زین دایرات؟
خود چنین بر شد بلند از ذات خویش
خیره خیر این نیلگون بیدر کلات؟
یا کسی دیگر مر او را بر کشید
[...]
صاحب معراج و صدر کاینات
سایهٔ حق خواجهٔ خورشید ذات
ابر بر ناید پی منع زکات
وز زنا افتد وبا اندر جهات
چون لبت از مصر کی خیزد نبات
کز نباتت میچکد آب حیات
دوستانت ز آب حیوان بینصیب
تشنگان جان داده نزدیک فرات
صانع از روی تو شمعی برفروخت
[...]
چون لبت مصرکی خیزد نبات
کز نباتت می چکد آبِ حیات
دوستانت ز آبِ حیوان بی نصیب
تشنگان جان داده نزدیکِ فرات
صانع از روی تو شمعی برفروخت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.