گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حزین لاهیجی

چه خوش است با خیال تو نهفته رازکردن

به زبان بی زبانی سر شکوه بازکردن

سر راه جلوه ات را به صد آرزوگرفتن

نگه نیازمندی، به غرور و نازکردن

به ره سمند نازت دل و دین فشانی از ما

به دیار کفر و ایمان ز تو ترکتاز کردن

ز تو پرسشی و از من پی شُکر این نوازش

سر زخم دل گشودن، شط خون نیازکردن

دل و دین فدای طورت، به کدام مذهب است این

می مدعی کشیدن، ز من احتراز کردن؟

به تبسمی دلم ده، که به رغم بخت خواهم

گله از جفای هجران به تو دلنواز کردن

تو به شام تیرهٔ خط، رخ مهر تا نهفتی

شب و روز را نیارم، ز هم امتیازکردن

نمکین بود که صحبت به تو اتفاقم افتد

من و سوز عشق گفتن، تو و عشوه سازکردن

نبود بهار و دی را بر خار خشک فرقی

دم عیش را ندانم ز غم امتیاز کردن

همه فخر ماست لیکن، ز تو شهسوار حیف است

پی صید صعوهٔ دل، مژه شاهبازکردن

به جهان جز این تمنا نبود حزین ما را

غم او به برکشیدن، در دل فرازکردن

 
 
 
امیرخسرو دهلوی

چه بلاست از دو چشمت نظر نیاز کردن

مژه را گشاد دادن، در فتنه باز کردن

چو کمال صنع بی چون ز جمال تست پیدا

نتوان حدیث عشقت ز ره مجاز کردن

همه خواب مردمان شد به دو دیده تلخ، یارب

[...]

کمال خجندی

چه خوش است از تو بوس بخوشی نیاز کردن

زلب تو وعده دادن پس وعده ناز کردن

من دل سیه چو خالت نکنم شکیب از آن لب

ز شکر کجا تواند مگس احتراز کردن

بسؤال بوسه از ما چه کنی به خواب چشمان

[...]

نظام قاری

چه خوشست از دو چشمت نظری بناز کردن

مژه را گشاد دادن در فتنه باز کردن

چه خوشست بهر پوشش سر بقچه باز کردن

بقبا چو آستین دست هوس دراز کردن

توکه برک که داری علم طلا تمنا

[...]

بابافغانی

منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن

ز نعیم هر دو عالم در دل فراز کردن

قدمی بهستی خود زدنست، قصه کوته

بخیال کعبه تا کی ره خود دراز کردن

چو تو صبح و شام خوانی بحریم وصل ما را

[...]

نظیری نیشابوری

چه خوشست از دو یکدل سر حرف باز کردن

سخن گذشته گفتن گله را دراز کردن

گهی از نیاز پنهان نظری به مهر دیدن

گهی از عتاب ظاهر نگهی به ناز کردن

اثر عتاب بردن ز دل هم اندک اندک

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه