شمارهٔ ۳۲۹
جگر تشنه ام از لعل تو سیراب شود
چه غم است اینکه به کام دل احباب شود
لاف عزلت زدن آن روز تمام است مرا
که خم ابروی او گوشهٔ محراب شود
شمع روشن ننماید شب ظلمانی را
ساقیا می به قدح ربزکه مهتاب شود
غفلت افزود تو را زاهد، از افسانهٔ عشق
نیشتر در دل افسرده، رگ خواب شود
خشکی زهد، ز ما گرد برآورد حزین
دامن خرقه بیفشار که سیلاب شود
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...