شمارهٔ ۳۰۰
شبی ز هجر تو ما را به سر نمی آید
که پارهٔ جگر از چشم تر نمی آید
به رنگ مو، ز سرم خار پا برون آمد
چها که در ره عشقت به سر نمی آید
نکوست هر چه کند با من فلک زده دوست
که بد، به دیدهٔ صاحب نظر نمی آید
مگر به رنگ سبو، می به کام ما ریزند
ز دست بستهٔ ما کار بر نمی آید
حزین بی خبر از خود، ز خود خبردار است
تو را که با خودی، از خود خبر نمی آید
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...