داغ سودای تو دارد، دل دیوانهٔ ما
کعبه لبیک زند بر در بتخانهٔ ما
عشق را کعبهٔ مقصود، سویدای دل است
لیلی از خودکند ایجاد، سیه خانهٔ ما
شور دیوانگی و شیوهٔ اطفال یکی ست
هست سربازی ما، بازی طفلانهٔ ما
شمع ظلمتکده و کعبه و بتخانه یکی ست
عالم آراست، فروغ رخ جانانهٔ ما
هر چه هستی، غمی از نیک و بد خویش مخور
دُرد را صاف کند، ساقی میخانهٔ ما
ما و دل از دو جهان دور، کناری داریم
سیل را راه نیفتاده به ویرانهٔ ما
کاوش دیده، دل از سینهٔ ما بیرون کرد
خانه پرداز بود گریهٔ مستانهٔ ما
سر نیاری بدر، از حرف پریشان سخنان
آشنا تا نشود، معنی بیگانهٔ ما
دو جهان تنگتر از دیدهٔ مور است حزین
در گشاد نظر همّت مردانهٔ ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و شور و شوق دل عاشق است. شاعر به داغ و آرزویی که در دل دارد اشاره میکند و عشق را به کعبهای تشبیه میکند که مقصود دل اوست. او با تصاویری از لیلی و دیوانگی، کودکانهبودن عشق و شور را به تصویر میکشد. همچنین به میخانه و ساقی اشاره میکند که میتواند غمها را تسکین دهد. در نهایت، شاعر به محدودیتهای دنیا و وسعت دید و همت انسانی میپردازد و این احساس را در تضاد با دنیا قرار میدهد. کل این اشعار جلوهای از عشق و دردمندی است که در عین سادگی عمق احساسات را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: دل عاشق ما آتش عشق تو را در سینهاش دارد و در این حال، ندا میدهد که مانند کعبه به سوی معبودی که دوستش میدارد، روی آورد.
هوش مصنوعی: عشق هدف و مقصود زندگی است و در عمق دل جای دارد. در این حالت، لیلی (عشق) از خود میگذرد و وجود مییابد، ولی در عین حال، ما در تاریکی و ناامیدی قرار داریم.
هوش مصنوعی: شوق و بیتابی ما مشابه حال و هوای کودکان است؛ این نشان از نوعی بیپروایی و شیفتگی ما دارد که بهطرز کودکانهای میجنگیم و به زندگی مینگریم.
هوش مصنوعی: شمعی که در تاریکی میدرخشد، مانند کعبه و معبد بتها یکی است. عالم زیبا و آراسته شده است به نور چهره محبوب ما.
هوش مصنوعی: هر چه که هستی، نگران خوبیها و بدیهای خودت نباش. دردی که داری را با آمدن به میخانه و نوشیدن مشروب آرام کن.
هوش مصنوعی: ما و دلمان از دو دنیا دور هستیم و در کناری قرار داریم. مانند سیلی که هنوز به ویرانه ما نیفتاده است.
هوش مصنوعی: نگاه عمیق و جستجوگر ما باعث شد که دلمان از سینه خارج شود. این اشکهایی که بهطور ناخواسته و مستانه میریزد، نشان از احوالات درونی ما دارد.
هوش مصنوعی: اگر سر نیاری از دل مشغولیها و سخنان نامفهوم فاصله بگیری، سخنان آشنا نمیتواند به تو بیاموزد که چطور از ماجراهای ناآشنا عبور کنی.
هوش مصنوعی: دو دنیا برای ما به اندازهٔ چشمان یک مور کوچک است. پس از آن، با نگاه وسیع و همّت بزرگ ما، این فضا گشاده میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بی حجابانه درآ از در کاشانه ما
که کسی نیست به جز وردِ تو درخانه ما
گر بیائی به سر تربت ویرانه ما
بینی از خون جگر آب زده خانه ما
فتنه انگیز مشو کاکل مشکین مگشای
[...]
کاش ویران شود از سیل فنا خانه ما
تا کشد گنج جفا رخت به ویرانه ما
چرخ فیروزه که بینی ز شفق گلگونش
درد آلوده سفالی ست ز خمخانه ما
ما و پیمان می ای زاهد پیمانه شکن
[...]
آب حیوان زند آب در میخانه ما
می گزد خضر لب از حسرت پیمانه ما
از سر شیشه اگر پنبه بگیرد ساقی
گل ابری شود از گریه مستانه ما
در دل ما نبود منزلتی دنیا را
[...]
تا بود گریه کی آباد شود خانه ما؟
جغد را پای به گل رفته به ویرانه ما
ما از آن سوختگانیم که معمار ازل
طرح آتشکده برداشت ز کاشانه ما
عشق پیوسته به دنبال دلم میگردد
[...]
می کند مشق تپیدن دل دیوانه ما
بال پرواز شود باده به پیمانه ما
حاصل نشو و نما دیده بیدار شود
گشته صحرا صدف پر گهر از دانه ما
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.