گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حزین لاهیجی

در طینتم از بس که رگ و ریشه، وفا داشت

خاکم چه بهاران و چه دی، مهر گیا داشت

در مرگ من آن زلف چرا موی نژولید؟

یک دلشده از سلسلهٔ اهل وفا داشت

غیر از دل ما کز سر کونین گذشته ست

هر درد که دیدیم سر کوی دوا داشت

روی سخن اینجا به حریفی ست که فهمد

با هر که نگه عربده ای داشت، به ما داشت

عشق تو رسیده ست به فریاد وگر نه

این حوصله را صبر تنک ظرف، کجا داشت؟

هرگز نبود جز به هدف دیدهٔ ناوک

با ما نگهت هر ستمی داشت به جا داشت

یک بوالعجبی دیده ام و جای شگفت است

تلخابهٔ این چرخ سیه کاسه، گدا داشت

تا آمده ز ایام نخورده ست فریبی

دل تجربه ای داشت، ندانم ز کجا داشت؟

از کوی غم آواز حزینی که شنیدی

نالیدن دل بود، ندانم چه بلا داشت؟

 
 
 
امیرخسرو دهلوی

تقدیر که یک چند مرا از تو جدا داشت

از جان گله دارم که مرا زنده چرا داشت

اندوه جدایی ز کسی پرس که یک چند

دور فلک از صبحت یارانش جدا داشت

دیوار ترا من حله خار نخواهم

[...]

صائب تبریزی

از عکس خود آن آینه رو بس که حیا داشت

در خلوت آیینه همان رو به قفا داشت

چون معنی بیگانه که وحشت کند از لفظ

همخانه دل بود و ز دل خانه جدا داشت

از بی ثمری سبز درین باغچه ماندم

[...]

حزین لاهیجی

خوش آنکه، دلم در شکن زلف تو جا داشت

بخت سیهم، خاصیت بال هما داشت

گر عشق ندادی به غمش نقد دو عالم

در مصر وفا، یوسف ما را که بها داشت؟

می ربخت به بر، طرّهء آهم، همه سنبل

[...]

حکیم سبزواری

آن شاه که گاهی نظری سوی گدا داشت

یارب ز سرم سایهٔ لطفش ز چه وا داشت

زان روز طرب یاد که از غنچه دهانی

پیغام بدل سوختهٔ باد صبا داشت

آراست چو فرّاش قضا بزم تنعّم

[...]

فرخی یزدی

غم نیست که با اهل جفا مهر و وفا داشت

با اهل وفا از چه دگر جور و جفا داشت

از کوی تو آن روز که دل بار سفر بست

در هر قدمی دیده حسرت بقفا داشت

همچشمی چشمان سیاه تو نمی کرد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه