گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حزین لاهیجی

به گرد عارض او خط عنبرین پیداست

چو سبزه ای که بر اطراف یاسمین پیداست

ز نام تقوی من، بلکه سرگران شده ای؟

که از جبین تو چون موج باده، چین پیداست

محبتم به دلت کرده گوییا اثری

ز التفات نهان تو، این چنین پیداست

ترحمی، که مرا استخوان ز کاهش غم

به رنگ پنبهٔ داغم، ز آستین پیداست

گرفتم آنکه، نهفتی ز خلق خون مرا

خدنگ غمزه خونریزت از کمین پیداست

به خلق خوش، شده ای شهرهٔ جهان لیکن

کم التفاتیت، از خاطر حزین پیداست

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
بابافغانی

شبانه می زده یی ماه من چنین پیداست

نشان باده ات از لعل آتشین پیداست

همین بکینه ی ما تیر در کمان داری

در ابرویت ز سیاست هنوز چین پیداست

بر آتش دل گرم که دست داشته یی

[...]

صائب تبریزی

خط نرسته ازان لعل آتشین پیداست

ز لطف، زهر خط از زیر این نگین پیداست

خبر ز نامه سربسته می دهد عنوان

عتاب و ناز تو از صفحه جبین پیداست

ز موج، روشنی آب می شود معلوم

[...]

اسیر شهرستانی

زعشق مرتبه حسن دلنشین پیداست

زشیشه جوهر این آب آتشین پیداست

مخورفریب زشیرین لبان زیرنقاب

نشان آبله روی انگبین پیداست

غمت نهان زکه دارم که همچو قبله نما

[...]

غالب دهلوی

نگه به چشم نهان و ز جبهه چین پیداست

شگرفی تو ز انداز مهر و کین پیداست

نظاره عرض جمالت ز نوبهار گرفت

شکوه صاحب خرمن ز خوشه چین پیداست

رسید تیغ توام بر سر و ز سینه گذشت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه