بنگر به رشحهٔ قلمم سلسبیل را
مدّ کرم مگو رگ ابر بخیل را
در سینه ای که عشق تو آتش فروز اوست
دارم شکفته، باغ و بهار خلیل را
تیغت زبان نمی کشد ارسرخ رو نیم
با خون خویش چهره طرازد قتیل را
بی پرده کرد عشق نهان را جمال تو
دادم ز دست، دامن صبر جمیل را
مژگان ز شور گریهٔ طوفان نهیب من
بر جای خویش خشک کند رود نیل را
عبرت ز حال لشکر هندش کفایت است
هر کس ندیده نکبت اصحاب فیل را
جان نارواست ورنه اسیران نمی کنند
با تیغ او مضایقه خون سبیل را
گوشم سخن نیوش و لبش آشنا سروش
جای نفس زدن نبود جبرئیل را
خود بودم، آنچه می طلبیدم به جستجو
انداختم ز دست عصای دلیل را
پاس نفس بدار از آیینه خاطران
مهر سکوت زن به دهان قال و قیل را
افزود از نفیر نفس غفلتت حزین
افسانه کرد خواب تو، بانگ رحیل را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر شاعری است که با زیبایی و استحکام عشق خود را به معشوق توصیف میکند. او به تأثیر عشق بر جان و دل خود اشاره میکند و از آتش عشق و شگفتی آن در وجودش میگوید. شاعر با توصیف اندوه و غمهای ناشی از جدایی و تأمل در عشق، بر اهمیت آن چرایی میدهد و نشان میدهد که عشق نه تنها زیبایی، بلکه درد و رنج نیز به همراه دارد. او به شکل استعاری از طبیعت و تاریخ بهره میبرد تا حال خویش را بیافزاید و به عظمت معشوق خود اشاره کند. در نهایت، به ارتباطی عمیق و فراتر از کلمات با معشوق اشاره دارد که شنیدار و دیدار را به هم متصل میسازد.
هوش مصنوعی: به نازکی و لطافت نوشتن من نگاه کن، که مانند آب زلالی است که از آسمان میبارد. نیازی نیست به من بگویی که حسادت و نقص در آن هست، چون من تنها زیبایی را نمایش میدهم.
هوش مصنوعی: در دل من که عشق تو شعلهور است، باغ و بهار خلیل را دارم شکوفا.
هوش مصنوعی: تیغ تو زبان نمیآورد، اگرچه با چهرهی خونیام، چهرهی کشته را زنده میکند.
هوش مصنوعی: عشق به من اجازه نداد که اسرار درونم را پنهان کنم و من زیبایی تو را به نمایش گذاشتم و صبر زیبای خود را رها کردم.
هوش مصنوعی: چشمان پر از اشک من، صدای تنهاییام را به حدی میکشد که حتی رود نیل هم تحت تأثیر قرار میگیرد و خشک میشود.
هوش مصنوعی: حرف از تجربیات لشکر هند میزند که درس عبرتی برای دیگران است. هر کسی که بدبختی و بدحالتی یاران فیل را ندیده باشد، باید از این داستان عبرت بگیرد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر جان انسان با ارزش باشد، دیگر نمیتوان با ستم و خشونت بر افرادی که در اسارت هستند، بیرحمانه رفتار کرد و نباید اجازه داد که خون آنها ریخته شود. بنابراین، باید به انسانیت و ارزشهای انسانی توجه کرد و از ظلم و ستم پرهیز کرد.
هوش مصنوعی: گوشم به سخنان آشنا گوش میدهد و لبش مانند نویدهای دلپذیر است. جایی برای تنفس جبرئیل وجود ندارد.
هوش مصنوعی: من خودم را در جستجوی آنچه میخواستم گم کردم و دیگر به چنگ عصای دلیل نرسیدم.
هوش مصنوعی: از نفس خود مراقبت کن و اجازه نده که یاد و خاطرۀ تلخ گذشته تو را آزرده کند. به جای صحبتهای بیمورد و جنجالآمیز، سکوت را بر زبانت جاری کن.
هوش مصنوعی: صدای نگرانی از دل غفلت تو، داستان غمانگیزی از خواب تو به وجود آورد و خبر رفتن را به تو رساند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای از کرم نریخته خون سبیل را
وز لطف عید کرده عزای خلیل را
در ملک مصر یوسف کنعان به یاد تو
دریای نیل ساخته چشم کحیل را
گویی به غیر واسطه در گوش خاکیی
[...]
در کوی عشق ره نبود جبرئیل را
پی کرده است تیزی این ره دلیل را
بخت سیه گلیم ندارد غم گزند
حاجت به نیل نیست رخ رود نیل را
خورشید و مه مرا نتواند ز راه برد
[...]
کم گیر بهر حادثه عقل کفیل را
بستن به مشت خس نتوان رود نیل را
چشم امید داشتن از اهل روزگار
باشد طبیب درد نمودن علیل را
بال مگس ندارم و بر خویش بستهام
[...]
خال لبت نشانده در آتش خلیل را
زلف تو بسته بال و پر جبرئیل را
ارباب حرص اهل طعم را خورد به چشم
باشد حلال خون گدایان بخیل را
سیلاب گریه کوه گنه را برد ز جا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.