در کوی عشق ره نبود جبرئیل را
پی کرده است تیزی این ره دلیل را
بخت سیه گلیم ندارد غم گزند
حاجت به نیل نیست رخ رود نیل را
خورشید و مه مرا نتواند ز راه برد
هر شوخ دیده ای نفریبد خلیل را
دل می دهد به نیم تپش عرض حال خود
حاجت به نامه بر نبود جبرئیل را
در بزم اهل دید، نگه ترجمان بس است
گل می زنیم روزنه قال و قیل را
بر زور خود مناز که یک مشت بال و پر
درهم شکست شوکت اصحاب فیل را
حیرانی جمال تو گردم که کرده است
از حسن سیر چشم، خدای جمیل را
گویند بازگشت بخیلان بود به خاک
حاشا که هیچ خاک پذیرد بخیل را
هر جا حدیث اهل سخن در میان فتد
صائب بخوان تو این غزل بی بدیل را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات و اندیشههای عاطفی شاعر درباره عشق و زیبایی میپردازد. شاعر اشاره میکند که در مسیر عشق، راهی برای جبرئیل وجود ندارد و تنها عشق و زیبایی میتوانند او را هدایت کنند. او به این نکته اشاره میکند که بدبختی و غم نمیتوانند به او آسیب برسانند و نیازی به واسطهای مانند جبرئیل برای بیان حالات خود ندارد. همچنین، نشان میدهد که الفاظ و گفتار اهل عاطفه و عشق کافی است تا درک و ارتباطی عمیقتر با معانی و احوال ایجاد کند. شاعر در نهایت به زیباییهای محبوب خود اشاره میکند و تأکید میکند که خاک هرگز نمیتواند وجود بخیلان را بپذیرد. در کنار همه اینها، او از خواندن این غزل به عنوان بیانگر استعداد و هنر سخن میگوید.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، جبرئیل (فرشته وحی) هم نمیتواند وارد شود، چرا که شدت و سختی این راه تنها به دلیل عشق و احساسات ریشه دارد.
هوش مصنوعی: سرنوشت بد، هیچ کجا پناهی ندارد. برای برآورده شدن نیازها، نیازی به اندوه نیست، چون رود نیل، خود، جایی برای امید و روشنی نیست.
هوش مصنوعی: خورشید و ماه نمیتوانند من را از مسیرم منحرف کنند و هیچ جذابیت و زیبایی نمیتواند مرا فریب دهد.
هوش مصنوعی: دل به تپشهایی که دارد، احساسات و حال خود را بیان میکند و نیازی به نامه و واسطهای مثل جبرئیل نیست.
هوش مصنوعی: در حضور افرادی که میتوانند واقعیات را ببینند، یک نگاه بهتنهایی کافی است. ما در این جمع مشغول لذتبردن و شادی هستیم و به شایعات و حاشیهها توجهی نداریم.
هوش مصنوعی: با قدرت خود مخالفت نکن، زیرا یک مشت بال و پر آسیبدیده میتواند شوکت و عظمت کسانی را که به قدرت و ثروت خود میبالند، شکسته و نابود کند.
هوش مصنوعی: من به خاطر زیبایی تو به حیرت افتادهام، چون چشمانم از تماشای زیباییهای تو به سمت خداوند زیبا سرگردان شدهاند.
هوش مصنوعی: میگویند که بخیلان به خاک بازمیگردند، اما نباید تصور کرد که هیچ زمینی بخیل را قبول کند.
هوش مصنوعی: هر کجا که سخن اهل علم و ادب مطرح باشد، تو این غزل بینظیر را بخوان.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای از کرم نریخته خون سبیل را
وز لطف عید کرده عزای خلیل را
در ملک مصر یوسف کنعان به یاد تو
دریای نیل ساخته چشم کحیل را
گویی به غیر واسطه در گوش خاکیی
[...]
عارف متابعت نکند قال و قیل را
بانگ درا به کار نیاید دلیل را
با دوستان حق چه کند خصم شعله خوی؟
باغ و بهارهاست در آتش خلیل را
پاس نفس بدار که آن خوی آتشین
[...]
کم گیر بهر حادثه عقل کفیل را
بستن به مشت خس نتوان رود نیل را
چشم امید داشتن از اهل روزگار
باشد طبیب درد نمودن علیل را
بال مگس ندارم و بر خویش بستهام
[...]
خال لبت نشانده در آتش خلیل را
زلف تو بسته بال و پر جبرئیل را
ارباب حرص اهل طعم را خورد به چشم
باشد حلال خون گدایان بخیل را
سیلاب گریه کوه گنه را برد ز جا
[...]
بنگر به رشحهٔ قلمم سلسبیل را
مدّ کرم مگو رگ ابر بخیل را
در سینه ای که عشق تو آتش فروز اوست
دارم شکفته، باغ و بهار خلیل را
تیغت زبان نمی کشد ارسرخ رو نیم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.