منم آن رند قدح نوش که از کهنه و نو
باشدم خرقهای آنهم به خرابات گرو
زاهد آن راز که جوید ز کتاب و سنت
گو به میخانه در آی و ز نی و چنگ شنو
راز کونین به میخانه شود زان روشن
که فتادهاست به جام از رخ ساقی پرتو
چه کند کوه کن دلشده با غیرت عشق
گر نه بر فرق زند تیشه ز رشک خسرو
هر طرف غول نوا خوان جرس جنبانی است
در ره عشق به هر زمزمه از راه مرو
منزل آنجاست درین بادیه کز پا افتی
در ره عشق همین است غرض از تک و دو
بستگیها به ره عشق و گشایشها هست
بسته شد هاتف اگر کار تو دلتنگ مشو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و روحانیت است و به معنای این است که عشق واقعی تنها در میخانه و با نوشیدن شراب و گوش دادن به موسیقی قابل درک است. شاعر به زاهدان میگوید که برای فهم عمیق رازهای زندگی، به جای جستجو در کتابها، بهتر است به میخانه وارد شوند و از زیباییهای عشق و زندگی لذت ببرند. او همچنین اشاره میکند که در راه عشق، گاهی باید از محدودیتها عبور کرد و انسان باید با عشق و شور زندگی کند. در نهایت، بر اهمیت نرمی و تسلیم در برابر عشق تأکید میشود و اینکه در این مسیر ممکن است دلتنگیها ایجاد شوند اما نباید ناامید شد.
هوش مصنوعی: من شخصی هستم که از نوشیدن شراب لذت میبرم و به خاطر اینکه در زندگیام هم به چیزهای قدیمی و هم به نو نیاز دارم، لباسی برای خود دارم که به یک مکان مختل و نابسامان مربوط میشود.
هوش مصنوعی: زاهد، اگر میخواهی به حقیقت پند برسید، از کتاب و سنت فراتر برو و به میخانه برو، تا از نغمههای نی و چنگ بهرهمند شوی.
هوش مصنوعی: راز جهان به خاطر وجود سروش و الهام الهی، به میخانه و دل شادابی میرسد. زیرا نوری که از چهره ساقی میتابد، میتواند دلها را روشن کند.
هوش مصنوعی: کسی که در عشق غیرت دارد، چه کار کند؟ آیا جز این است که به حسرت و غیرت عشقش، به دل میزند و در قلبش غوغا به پا میشود؟ یا بر سرش ضربهی تیشه میزند به خاطر رشک و حسادت به خسرو؟
هوش مصنوعی: در هر سو، صدای جرس به گوش میرسد که جلب توجه میکند. در مسیر عشق، از هر صدای کوچکی دوری کن و به آن توجه نکن.
هوش مصنوعی: محل واقعی و هدف نهایی در این مسیر عاشقانه جایی است که تو در آن با افتادن به زمین، به حقیقت عشق پی میبری. این همان هدفی است که از تلاشها و کوششهایت داری.
هوش مصنوعی: عشق و ارتباطات به هم وابستهاند و اگر در مسیر عشق با موانعی مواجه شدی، نگران نباش و ناامید نشو.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
لنگ لنگاک من ای بلمه پیوسته برو
مغ مفلوج زده بر به رخت اف تفو
لنگ مغ زاده گر زاصل و چو مازو بی مغز
روی شسته بحشاشات و تراک و مازو
از ره ایمان در کفر مزیدی که چنین
[...]
همه خوردند و برفتند و بماندم من و تو
چو مرا یافتهای صحبت هر خام مجو
همه سرسبزی جان تو ز اقبال دل است
هله چون سبزه و چون بید مرو زین لب جو
پر شود خانه دل ماه رخان زیبا
[...]
آخر ای راحت جان دردِ دلِ ما بشنو
امشب از بهرِ خدا مرحمتی کن بمرو
امشبی باش که فردا به تو تسلیم کنم
جان و دل هر دو به دستِ تو نهادیم گرو
هم چنین کُنجِ من آراسته می دار چو گنج
[...]
ای بخوبی رخ تو برده ز خورشید گرو
گشته طاق خم ابروی تو جفت مه نو
که شب از روز شناسد بیقین گر نبود
طره و چهره تو مایه ده ظلمت وضو
گر چو پروانه ز غم سوخت رقیبت چه غم است
[...]
من چو از جان شده ام عاشق آن روی نکو
آخراین عشق مرا با تو سبب چیست بگو
از خودم بوی تو می آید واین نیست عجب
هرچه را با گل وبا مشک نهی گیرد بو
من چو با روی تو همچون مگسم با شکر
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.