صاف در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۰۴:۴۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱ - سر آغاز:
بعد از آن هر جا روی مشرق شود
شرقها بر مشرقت عاشق شود
خرد عاشق آفتاب بی غروب است:
آفتاب معرفت را نقل نیست
روز و شب کردار او روشنگریست
سید عباس جعفری در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۰۷:۰۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۲:
چون در نماز استادهام گویی به محراب اندری
---
پاسخ: با تشکر از شما ضبط تصحیح فروغی «به محرابم دری» است و «به محراب اندری» را به عنوان بدل آورده.
ف-ش در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۰۶:۴۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۴ - خدو انداختن خصم در روی امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه و انداختن امیرالمؤمنین علی شمشیر از دست:
ینام خدا
صفاتی که مولوی در ابیات فوق در باره علی (ع) برشمرده قابل دقت است خوب است گزیده ای چند ازابیا ت اوراکه حاوی صفاتی ازآن حضرت است در حاشیه تکرار کنیم:
ازعلی آموز اخلاص عمل
شیر حق را دان مطهر از دغل...
ای علی که جمله عقل ودیده ای
شمه ای واگو ازآنچه دیده ای
تیغ حلمت جان ما را چاک کرد
آب علمت خاک ما را پاک کرد
باز گو ای باز عرش خوش شکار
تا چه دیدی آنزمان از کردگار
چشم تو ادراک غیب آموخته
چشم های حاضران بر دوخته
راز بگشا ای علی مرتضی
ای پس از سؤالقضا حسن القضا...
اینها مدح وتعریف نیست معرفی یک شخصیتی است که روحش به آسمان آویخته ودر مصداق "من عرف نفسه فقدعرف ربه" است
مدح وتوصیف دو وجه دارد وجهی ازآن مطابق سنن وآداب صورت میگیرد ووجه دیگرازشناخت برمیآ ید وجه اول اگرچه لازم باشد اما امکان دارد که جانشین یاحجاب وجه دوم گردد وگمان میرود علی(ع) به همین دلیل از نظر ما کمترشناخته شده است اهل ولایت بودن مستلزم ولی شناسی است و مدح وتکریم خشک وخالی هرگز کافی نیست وجادارد وجه دوم بطور جدی در نظر باشد
مولوی در محیط تشیع پرورش نیافته اما چنانکه در خور یک عارف بزرگ است فرا فرقه ای میاند یشیده و اخلاص علی(ع)اورا سخت تکان دادده است کسی میتواند بزرگان دین را بشناسد که با آنها سنخیتی داشته باشد وپیداست که مولوی این سنخیت را داشته وگویا بهتر از اکثرقریب به اتفاق شیعیان علی را درک کرده ولذاقضاوت در باره او ازنظر فرقه ای بکلی منتفی است
نیکپندار در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۰۲:۱۲ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » شرح پریشانی:
حاشیه نه به معنی شرح و توضیج بلکه به عنوان خاطره یی از «شرح پریشانی» چرا در ایام جوانی که به قول سعدی گذر به کویی داشتم و نظر با رویی، ایام آشنایی دیری نپایید و مهربان مهرو جفاکار شد. در آن زمان من تمام این شعر را حفظ کرده بودم . در آن گوشه های از شرح پریشانی خود می یافتم.
امیر حسین از مونیخ در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۰۱:۰۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۷:
بیت پنجم ،مصرع اول ،کلمه سوم :
" کرزوی " اشتباه است . " که آرزوی " ویا " کآرزوی " باید باشد .
---
پاسخ: با تشکر از شما، مطابق فرموده تصحیح شد.
امیر حسین از مونیخ در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۰۰:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۸:
بیت دوم ، مصرع دوم ، کلمه ی اول اشتباه است . به جای
کنش یا کتش باید " گُنهش " باشد .
---
پاسخ: با تشکر از شما، با نسخهی چاپی مقابله شد و کلمهی صحیح «کاتش» (کآتش = که آتش) جایگزین غلط املایی «کتش» شد.
ناشناس در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۱۰:۳۸ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲:
بیت دوم به پات بمات خوانده میشود
بیت 20 گلش درست است
---
پاسخ: با تشکر، طرز نوشتن «به پات» در بیت دوم تصحیح شد و در بیت 20 نیز «گلشن» با «گلش» جایگزین شد.
ناشناس در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۱۰:۲۴ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱:
دربیت 45 شدن بجای شد
---
پاسخ: با تشکر، مطابق نظر شما مصرع اول بیت مذکور تصحیح شد.
ناشناس در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۰۵:۴۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴:
هو
بعضی به این رباعی اشکال وارد کرده اند که اینطور نیست که اهل فضل فسانه گفته باشند
البته منطقی است که اهل فضل بردیگران فضیلت دارند اما" ره زین شب تاریک نبردند برون" هم درست است چه گفته شده حقیقت یا عشق در سکوت و در پس همه دانسته های ذهنی وعقلی متجلی میشود (اهل فضل با این دانسته ها سروکاردارند ) بقول مولوی
چون فلم بر شرح این حالت رسید
هم قلم بشکست و هم کاغذ درید
نظیر این معنی در آثار عرفانی بسیار آمده معلومست که با لمس حقیقت واز تجربه گفته اند
راد در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۱۱:۳۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۲۱ - حکایت حجاج یوسف:
در بیت
به سرهنگ دیوان نگه کرد تیز
که نطعش بینداز و" ریگش" بری
"ریگش" غلط است صحیح "خونش "است
بیت صحیح:
به سرهنگ دیوان نگه کرد تیز
که نطعش بینداز و خونش بریز
---
پاسخ: با تشکر، مطابق نظر شما تغییر اعمال شد.
رعنا رفیعی در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۰۸:۲۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵:
در بیت هفتم غلط املایی وجود دارد
سال باید تبدیل به سؤال شود
---
پاسخ: با تشکر از شما، تصحیح شد.
ناشناس در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۰۶:۱۰ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸:
هو
1-در بیت اول به جای کسان کاسان درست است
2-قصیده ای بسیار پرمعناست چند بیت آن نقل میشود
چو اوضاع گیتی خیال است وحواب
چراخاطرت را پریشان کنند..
هزارآزمایش بود پیش ازآن
که بیرونت از این دبستان کنند..
برآنند خود بینی وجهل وعجب
که عیب تو را از تو پنهان کنند..
---
پاسخ: در مورد شماره 1، تصحیح صورت گرفت.
ناشناس در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۰۵:۴۵ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸:
هو در باره قصیده 8
او احوال مردم ومسیرفکری وعملی آنها را دیده وگفته "ای عجب این راه نه راه خداست!"
ذر سه بیت اول مسیرکلی جامعه بشری راوانمود کرده است ودر بیت چهارم حامعه را به رمه گوسفند تشبیه کرده و هشدار داده که این دره چراگاه نیست اگر اهل اهل معرفت نباشیم باوراین معانی برایمان میسرنمیشود وشاید بی توجه از آن میگذریم به هر حال اگر با خوش خیالی خود یا دیگران را از این معانی مستثنی بدانیم با واقعیت آشنا ئی نداریم
میتوانیم از قرآن ونهج البلاغه وآثارمعرفت یافتگان معانی فوق را نتیجه بگیریم اما هنر شاعرآنست
که خود ببیند ودریابد وگرنه اقتباس ونقل قول برای همه سهل است برای ما هم مهم اینست که خودمان چه میفهمیم
آیا مطابق معنی ابیات نامبرده همه جوامع بشری اعم ازمتمدن وغیر متمدن وباصطلاح پیشرفته وعقب مانده همین وضع را دارند وفقط معدودی از افراد معرفت یافته اند واقعیت اینست که بلی همه افراد و جوامع جهانی با تفاوتهائی همین طورند در نتیجه هر کس باید از درون خود معرفت یابد( از دیگران استفاده کند ولی متکی به خلق نباشد ) دو بیت زیراز لحاظ فردی و خود شناسی جالب است
پای تو همواره به راه کج است
دست تو هر شام وسحر بر دعاست
چشم تو بر دفتر تحقیق لیک
گوش تو بر بیهده وناسزاست
ناشناس در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۱۷:۴۳ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲:
هو
پروین همانند عرفا نفس انسان را در شکل گسترده دیده است بسیاری از مردم تصور میکنند نفس فقط چند غریزه ومیل شناخته شده است در حالیکه اهل معرفت نفس را همان خود کاذب وعاریتی میدانند که ممکن است همه اعمال انسان را اعم از نیک وبد در کنترل داشته باشد بنا براین اینگونه قصاید ازجنبه دعوت( ضمنی) به خودآگاهی یا خود شناسی اهمیت دارد ودر عین انسان را نسبت به امور نفسانی شناخته شده که زیان فردی واجتماعی دارد هشدار میدهد وجادارد که مورد توجه همگان از خاص وعام باشد
ناشناس در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۰۶:۴۸ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴:
هو
کسانی بر این قصیده اشکالی وارد کرده اند که چرا از قول سقراط این سخنان عنوان شده ومیبایست از قول شخصیت های اسلامی گفته شود در اینجا بدنست به چند نکته توجه شود
اولا در سخنان بلند عرفانی موضوع "انظر لما قال" مهم است ودر مباحث فقهی "من قال"اهمیت دارد
ثانیا بزرگانی چون حافظ گاه سخنان خود را از قول پیر مغان مطرح کرده اند که شخصیتی خیالی است ومورد اشکال واقع نشده است
ثالثا معانی قصیده از تفکرات خود شاعر حکایت دارد که به حکیمی مشهور ومقبول همگان نسبت داده شده است
ف-ش در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۰۵:۲۴ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱:
1-بیت40 بگذاشتیم لؤلؤ لا لا را درست است
2-ابیات زیر حکایت از دید عرفانی وبلند پروین دارد:
انباز ساختیم وشریکی چند
پروردگار صانع یکتا را
آموزگارخلق شدیم اما
نشناختیم خود الف وبا را
بت ساختیم در دل وخندیدیم
بر کیش بد برهمن وبودا را
---
پاسخ: با تشکر از شما، در مورد شماره 1 کلمهی «لل» با صورت درست آن «لؤلؤ» جایگزین شد.
ف -شهیدی در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۱۹:۵۰ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱ - آتش دل:
هو
دربیت5 هیچگه وهماره ودربیت10زشت ودربیت 11
گلش طبق کتابها باید درست باشد
---
پاسخ: با تشکر از شما، در ابیات مذکور غلطهای «هیچگاه »، «همان» و «گلشن» با صورتهای صحیح، طبق فرموده، جایگزین گردید.
جبار سیاهپوش در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۰۸:۳۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷:
دلداده نفس شرمگین خواهد بود
خائن همه جا خانه نشین خواهد بود
گر ما ره راست برگزدیم چه باک
هر حاجت ما روا یقین خواهد بود
جبار سیاهپوش در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۰۸:۲۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۹:
خوش روز بود که هر کسی فرداً فرد
گوید که نیم طفیل، بل هستم مرد
بلبل به نوا آمده فریاد زند
دیدی که زمانه با طفیلان چون کرد
جبار سیاهپوش در ۱۶ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۰۸:۱۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷:
آن بیت مقدسی که اسلام گرفت
افزون ز هزار در وی آرام گرفت
اسلام که فاتح فلسطین ها بود
دیدی که چسان یهود از اسلام گرفت