گنجور

حاشیه‌ها

ناشناس در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۰۵:۴۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲۸:

اون دو بیتی که در ابتدا اومده، بنظر می رسه که باید به این صورت کامل بشه
پادشه پاسبان درویش است
گرچه رامش به فر دولت اوست
گوسپند از برای چوپان نیست
بلکه چوپان برای خدمت اوست
یکی امروز کامران بینی
دیگری را دل از مجاهده ریش
روزکی چند باش تا بخورد
خاک، مغز سر خیال اندیش
فرق شاهی و بندگی برخاست
چون قضای نبشته آمد پیش
گر کسی خاک مرده باز کند
ننماید توانگر و درویش

مهرداد در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۰۹:۲۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:

سلام
حیف که خیلی دیر این سایت رو پیدا کردم...خیلی دوست داشتم تو بحث دوستان همون موقع ها شرکت می کردم.آخه خیلی شیرین با هم بحث می کنید.
بنظر من شاعر همیشه شعر رو طوری بیان می کنه که هر کس با هر دین و منطقی برداشت خودش رو از شعر بکنه و در حقیقت هم همین ست.
بنده حافظ می خونم و از اشعار حافظ به این می رسم که ایشون نه تنها عارف نبوده بلکه اهل خرابات هم بوده و با خراباتی بودنش خیلی حال می کنم.و حالا یه انسان عارف برداشتش از شعر حافظ عرفانی بودن حافظ و باهاش اونجوری حال می کنه.
هر چند خیام بارها و بارها تو اشعارش نشون داده که خراباتی هستو عرفان در شعرش وجود نداره./

ناشناس در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۶:۳۳ دربارهٔ هلالی جغتایی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴:

shahkare helali joghataei...shenidam az ostad moshiri ke shahe roozgare shaer az oo mikhahad ghasideie begooyad ke dar har mesrae on shotor va hojre vojood dashte bashad...hasel in sher ...

من در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۴:

نه حافظ انسان کامل است ونه حتی به تعبیر استادخرمشاهی کاملاانسان.انسانیست چون همه ما که درک بالا وطبع روانی داشته.گویی این رسم ناگسستنی خلقت است.کسی در بازو تواناست ودیگری شمایل نیکویی دارد.
کس دیگری آوای خوشی دارد.حافظ هم چونان همه طبع خوبی ودرکی مناسب داشته است.
بدیهی است نه در فصاحت کلام به پای شیخ اجل میرسد ونه در حدت ذهن گوی سبقت میتواند از کسانی چون خیام ومولانا جلال الدین برباید.درمیان شعرا معدل مناسبتری دارد.هم عذوبت کلام دارد وهم باریکی اندیشه.اما باز عرض میکنم متوسط خوبی دارد.

بابک در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۲۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۵:

برنامه گلها، شمارهٔ 133
آواز استاد شجریان به همراه سنتور از استاد پایور

ناشناس در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۰۴:۰۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲۵:

قبل از بیت موجود در متن این بیت هم هست:
دو بامداد اگر آید کسی به خدمت شاه
سیم، هر آینه در وی به لطف کند نگاه
گفته شده که بعد از بیت فوق در بعضی نسخه ها این بیت هم هست:
امید هست پرستندگان مخلص را
که ناامید نگردند از آستان اله

عبداله مختاری در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۰۱:۱۴ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » آتش خاموش:

بیت آخر "رهی تا چند سوزی" درست تر است

yaser در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۲۰:۲۰ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۶:

آلبوم آه باران از محمدرضا شجریان

سعید در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳:

شعر بسیار زیبایی
مخصوصا اونبیتی که میگه :
نگارم دوش در مجلس بعزم رقص چون برخاست
گره بگشودو از ابرو بر دلهای یاران زد
امروز در مورد همین بحث میکردیم استاد تفسیرش اینطو بود که: منظور از گره بگشو از ابرو یعنی همون چشمک زدن،چشمک زدن یار دلهای یاران رو به شوق میاره
این از اون شعرایی که حافظ کمی شیطنت درش به خرج داده و چه زیبا گفته آدم دلش ریش ریش میشه:D

محمد در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۳۳ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۱۵ - حکایت در محرومی خویشتن بینان:

یه بیت مانده به آخر به جای "معنای" باید معانی نوشته شود.

حمیدرضا در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۰۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴:

چون گوش روزه دار بر الله اکبرست
یعنی مثه وقتیکه روزه دار منتظر است تا الله اکبر اذان را بگویند تا سریعتر افطار کند ...
هیچ ربطی به تنگه نداره!!!

محمدرضا حاج بابایی در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۰۱:۳۶ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴:

بیت سوم مصرع اول:
سید اولیا علی ولی الله

مجید در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۰۰:۱۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸:

با سلام
حسین عزیز درست میگن
این شعر در آلبوم قاصدکمورد استفاده قرار گرفته
با تشکر

فرزین در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۷:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴:

بیت سوم در بعض نسخ بصورت زیر ضبط شده که از هر جهت زیبا تر است.
در این چمن گل بی خار کس نمی چیند.

فرزین در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۷:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۷:

در بیت هفتم در بعضی نسخ لغت ایمن به جای فارغ ضبط شده که مناسب تر است.

م ح ابراهیمی در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۱۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - گفتار اَندر آفرینشِ عالم:

در "ببالید کوه آبها بر دمید" بیت چهاردهم؛
به نظر "ببالید" با به "ببالین" تغییر یابد

م ح ابراهیمی در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۰۲ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۲:

به ناظر، باید که "ترکان شکاری" با "ترکان شیرازی" جایگزین گردد.

امین نوراللهی(ا.ن.فریاد) در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۰۲:۲۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۰:

پشیمان بشد زان کجا گفته بود
بیهودگی مغزش آشفته بود
سلام.از شما بسیار متشکریم که اینقدر زحمت میکشید.با توجه به وزن فعولن فعولن فعولن فعل در ابتدای مصرع دوم این بیت جای یک هجای کوتاه خالی است که گمان میکنم کلمهء "که" باشد که البته این کلمه فقط حدس است و شما براحتی با مراجعه به اصل منبع می توانید اصل کلمه را بیابید.
یاعلی

سایه در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:

درک منظور حافظ از شاهد قدسی و مرغ بهشتی به تامل بسیار محتاج است چرا که خواننده در بیت نخست تصور میکند که شاهد قدسی از اولیاست ودر بیت دوم باخود میگوید که معشوقه ایست زیبا رو وهر شب با کسی ودر جاییست در بیت سوم بازز این اندیشه بانقیض دیگری مردود میشود زیرا او کسی است که درویش را نمپرسدوبه ثواب وپاداش خداوندی اندیشه نمیکند از معشوقه زمینی ویا هر زنی که هر شب جایی است هرگز چنین انتظاری نمیرودکه درویش را بپرسد یا به ثواب وامرزش بیندیشد .در بیت تتخلص سخن را به گونه ای میاراید که شنونده گمان کند او حاکم شیراز ودر مقامیست که حافظ او را خواجه خود میداند وخود را غلام او مینامد واوکسی است که حافظ را سرزنش کرده است .اما به سادگی میتوان فهمید شاه یا وزیر شاعر وسخنوری چون خواجه را به عتاب تهدید نمیکند وخواجه نیز به او نمیگوید بازآ.او کیست که خواجه از عتاب او خراب <وتیر به خطا رفته اش در دل حافظ اثری نکرده است .او شاه و وزیر نیست پیر وولی نیست وحتی یک زن هم نیست .با این همه بیتی مارا هدایت میکند و ان خطاب ناگهانی در میان کلام به قصری دل افروزاست که هم منزلگاه انس است وهم حافظ از صمیم دل دعا میکند که از افت ایم مصون بماند .در ترکیب منزلگاه انس با توجه به دعای خیر خواجه بیشتر از هر جایی شکل دل افروز مسجد یا خانقاه ویا زیارتگاهی از زیارتگاههای مورد احترام مردم مسلمان جلب توجه میکند

۱
۵۱۰۴
۵۱۰۵
۵۱۰۶
۵۱۰۷
۵۱۰۸
۵۴۵۸