عبدی در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷:
سلیمان از شخصیت های محبوب حافظ است و بارها سلطنت او، همنشینی با مور ، تخت او رفتن با باد ، سخن گفتن با مور ، همین موضوع . در این بیت و بیت من آن نگین سلیمانی ... تمام شخصیت های این داستان"سلیمان ، دیو ، انگشتر ، " آمده است. نیز بیت
از لعل تو گریابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیز نگین باشد
سزد کز خاتم لعلش زنم لاف سلیمانی
چو اسم اعظمم باشد چه باک از اهرمن دارم
عبدی در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:
ترکان پارسی گو بخشندگان عمرند ساقی بشارتی پیران پارسارا بهترین وجه این بیت است زیرا 1- ترک یعنی زیبا روی و ترکان غارت گربودند اما اینجا برعکس عمر می بخشند 2- خوبان فارسی گو لطفی ندارد اما ترک وقتی فارسی می گوید لهجه شیرینی دارد. در زمان حافظ درشیراز چنین ترکان بوده اند . 3 پیر حسرتش عمر رفته است پس بخشیدن عمر برای او بسیار ارزشمند است. 4- پارسا هم به معنای زاهد است هم به معنای پارسی . اگر به معنای زاهد بگیریم ایهام دارد با پارسی گو وترک . دراین صورت یعنی ای پیران زاهد با صحبت ترکان پارسی گوی عمری را که بیهوده در زهد هدرداده اید را به دست آورید . قرائت دیگر "رندان پارسا " آمده که در آن صورت پارسا فقط یعنی پارسی چون رند زاهد یعنی کچل مو فرفری؟
عبدی در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:
همین مصرع اول دقیقا تصریح دارد که حافظ رند نه تنها مرید شیخ جام نبوده . بلکه کاملا با زهد خشک امثال او مخالف بوده . شیخ جام در شکسنتن میخانه ها وحد زدن بر نوشندگان معروف است . برخی گفته اند چون حافظ مرید جام می است پس جام می شیخ حافظ است. معنی دوم این است که به شیخ احمد جام خبر دهید که من برخلاف میل شما مرید جام باده ام . این جام کجا آن جام کجا . در این صورت باید مصرع دوم چنین بود : از بنده بندگی برسان نه : وز بنده . در بعضی نسخ به جای شیخ جام شیخ خام آمده که از نظر موسقی ومعنی طنز آمیزش زیباست . لطفا شیخ تراشی نکنید
محمد در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۸:
با تأیید سخنان آقای فخارزاده، به نظرم مصراع
بر جای نان شادی خورد جانی که شد مهمان تو
اشاره به ماه رمضان دارد. یعنی کسی که ماه رمضان مهمان خدا می شود، به جای نان شادی می خورد.
مصطفی افشار در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:
با عرض پوزش، خوانش دکتر سروش از این بیت به این صورت بود:
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شهد و شکر هیچ مگو
مصطفی افشار در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:
سلام ودرود به دوستان
دکتر سروش از پژوهندگانی است که در زمینهی مثنوی و اشعار مولانا جلال الدین بلخی چند دهه مشغول به فعالیت هستند.
ایشان در تفسیر این بیت اشاره به نفیس و کمیابی شکر در روزگار مولانا کردند و گفتند که شکر در آن روزگار از ارزش بالایی برخوردار بوده است.
در حال حاضر، از ایشان یک تصحیح از مثنوی هم چاپ شده و همین اثر به علاوهی مجموعهی پرشماری از مقالات در مورد مولانا، ایشان را در ردهی فعالان مولاناپژوهی قرار میدهد.
در صورت درخواست دوستان مبنی بر معرفی منبع دقیق، نام این سخنرانی را از میان گفتههای ایشان مییابم.
با سپاس از تمامی دوستان
سهید در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲:
آدم یاخوندن این شعر روحش به پرواز درمیاد
اگه عیدهم نباشه ها باخوندن بیت عید امدو....حال آدم عوض میشه.
رحمت بیکران خدابرروح مولانا
سید احمد مجاب در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۶:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:
کزین بهم به جهان هیچ رسم و راهی نیست درست است
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
حسین کشوری در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۰۲:۴۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸:
ابتدای بیت چهارم، "اگر" به اشتباه "گر" نوشته شده است.
Nazanin در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۲۲:۳۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۹۲:
سلام، فکر میکنم مصرع دوم بیت اول صحیح نباشه!
لطفآ پیگیری بفرمایید.
درست: گر شام گهی چاشت نداریم خوشیم
پیوند به وبگاه بیرونی
31:11 / 41:47
امیرشهریار در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۶:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷۰:
اصلاحیه:
سر دوست ندارد آنکه دارد سر عشق
شهاب الدّین عزیزی بُندرآبادی در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۴۵ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۶:
ارزش قطره اشک برای امام حسین علیه السلام
قطرهای از آن اگر در جنهم بیفتد آتش و حرارت آن را خاموش میکند.
ملائکه خود آن اشکها را گرفته و در شیشهای ضبط میکنند. (9)
برای هر عملی ثواب محدودی است جز ثواب آن اشک که اجر آن محدودیتی و یا اتمامی ندارد.
چشم گریان در عزای امام حسین علیه السّلام و ارزش آن:
اگر اشک بر امام حسین علیه السّلام دارای این همه اعتبارست یقینا چشمی که در عزای او گریان باشد نیز خواص و ویژگیهای مربوط به خود را دارد.
یا لَیتَنی کُنتُ مَعَهُم فَاَفُوزَ فَوزًا عَظیماً؛ ای کاش من با ایشان بودم و رستگاری عظیمی مییافتم.
با سپاس
محمد در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۱۳ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸:
در مصرع آخر "تلخی ای" از نظر نگارشی درست تر است
behnaz در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۵۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۹:
این دو بیت واقعا بهترین ابیاتی هستن که تا به حال خوندم ، بسیار زیبا و با احساس کامل
من وقتی درباره این رباعی جستجو کردم در گوگل این شعر رو جز اشعار سعدیم دیدم ، کدوم صحیحتره؟ آخه برا تحقیقم می خوام و چون این رباعی وصف حال خودمه می خوام حتما حتما توی تحقیقم باشه
مرسییییییییییییی
مجتب در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۰۱:۲۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷:
کاخیست که تکیه گاه صد بهرام است
نوشتید قصریست که تکیه گاه صد بهرام است کاخ به مضمون سروده های خیام بیشتر میخوره و بعضی کتاب ها کاخ را ذکر کردند
محمد صادق در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۰۰:۰۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۴:
دوستان کسی می تواند معنی بیت سوم را به همراه تجزیه و ترکیب بیت اینجا بنویسد؟
سعید در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۲۰:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۴۸:
من فکر می کنم این شعر به عشق به خویشتن اشاره داره که سرچشمه دوست داشتن و دوست داشته شدن می باشد کسی که خودش را دوست بدارد دیگران هم او را دوست می دارند
نیستی در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۱۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲۵ - قصهٔ فرزندان عزیر علیهالسلام کی از پدر احوال پدر میپرسیدند میگفت آری دیدمش میآید بعضی شناختندش بیهوش شدند بعضی نشناختند میگفتند خود مژدهای داد این بیهوش شدن چیست:
لطفا در بیت اول:عزیز شود عزیر. سپاس
ناشناس در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۶:۵۱ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۳:
برهنگی به برم خلعت خداداد است
یزدان در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۲۲:۵۵ دربارهٔ حافظ » مثنوی (الا ای آهوی وحشی):