گنجور

حاشیه‌ها

علی در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۳:

به نظرم در بیت سوم جای "جوش" و "نوش" را باید بایکدیگر عوض کرد! 

مهرداد در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۴۲ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۳۷ - جواب:

کتاب را دانلود کرده و مرور مختصری کردم. بسیار خوب کتابی است. اما برادر عزیز من امین کیخا ، حقیقت این است که این راه سیر و سلوک راهی است بس طولانی و پر خطر. همانطور که در راه های قدیمی در هر چندین فرسخ یک منزل بوده است که کاروانیان در آن استراحت میکردند، راه سیر و سلوک هم دارای منازل متعددی است. کسی که در یک منزل جلوتر باشد حرفهایی می‌زند و مطالبی بر او مکشوف می‌شود که آنکس که در منزل ماقبل است آنرا درک نمی‌کند.
سخن ها چون به وفق منزل آمد
در افهام خلائق مشکل آمد
از مسافران کاروان آنهایی که درک مراتب می‌کنند و ادب در مقابل بزرگان نگه‌میدارند زودتر به مقصد می‌رسند و انشاالله شما یکی از آنها هستید.

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۵۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳ - تو بمان و دگران:

باید حتما ادم بمیرد تا اندازه اش را بدانند شکر پارسی از سرچشمه اذربایجان بر می امد بسختی نانی می خورد و جامه از شوخ پاک می داشت ، خدایا بر ما ببخش که شنیدم شهریار روزگار نانکویی داشت و اینکه دیگرانی هستند که أرج نمی نهیم و می ایستیم تا بمیرند و بغان ادب شوند و خداوندان شناخت

ناشناس در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۵۶ دربارهٔ نصرالله منشی » کلیله و دمنه » مقدمهٔ نصرالله منشی » بخش ۵ - در ستایش امیرالمومنین ابی منصور سبکتکین عضدالله:

در سطر هشتم. لوا. و. رایت درست است

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۴۶ دربارهٔ فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۱ - در مدح خواجه ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی گوید:

زودسیر ادمی است که از اشنایی و دوستی زود دلسرد شود و نیز محلولی است که زود به إشباع رسد

حانی در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۲۴ دربارهٔ فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۱ - در مدح خواجه ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی گوید:

سلام.
لطفا معانی ابیات رو به نثر ساده بنویسید.

همیرضا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:

در مورد ترکیب «راز پنهان» در بیت اول:
« دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
بعضی دوستان پرسیده اند آیا "راز پنهان" حشو نیست؟ و دلیلشان این است که تا چیزی پنهان نباشد راز نیست و اگر چیزی راز بود دیگر آوردن وصف "پنهان" چه معنایی جز حشو می تواند داشته باشد؟! ...»
ادامۀ مطلب را در وبلاگ دکتر محمدرضا ترکی بخوانید. اینجا:
پیوند به وبگاه بیرونی

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۳۳ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۳۷ - جواب:

برادر بزرگوارم کتابی در تفسیر این کتاب هست از علامه لاهیجی که رازوری فرزانه بوده است و گره گشای هتا بیگانگان نیز هست و به زبانهای دیگر هم ترجمه شده است نگاهی بیندازیم سلام بر تو باد

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۱۷ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۳۷ - جواب:

با سپاس از اینکه می خوانی باشد می شکیبم شاید پروردگار برهاندم و درود بر تو باد

مهرداد در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۰۴ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۳۷ - جواب:

به امین کیخای عزیز می‌گویم :

در نیابد حال پخته هیچ خام
(اگر مطلبی را از بزرگی دیدی و یا خواندی و یا شنیدی به فوریت آنرا مردود مشمار صبر کن تا مطلب با گذشت زمان و کسب فضائل و تکامل عقل بر تو مکشوف گردد.)
پس سخن کوتاه باید والسلام

فرزاد در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۴۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳ - تو بمان و دگران:

روحت شاد شهریار

مینا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۴۸ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۱۲:

بختی نوعی شتر قوی هیکل است

طغرل toghrol۷@gmail.com در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲:

غزلی بسیاز ضعیفی از حافظ است. به قول آقای دکتر پورجوادی، از محققی که در باره‌ی تاریخ امام رضا تحقیق کرده بود پرسیدم آیا امام رضا را مأمون راستی راستی مسموم کرد؟ ولیعهد خودش را؟ گفت: این سؤال تو شیعیانه نیست. شیعیان در مورد ائمه‌ی خود حکم ما تقدم صادر می‌کنند و می‌گویند که همه‌ی امامان ما یا مقتول‌اند یا مسموم و لذا نمی‌توان در این مورد به تحقیق تاریخی رجوع کرد. اگر امام هشتم امام است که باید یا مقتول شده باشد یا مسموم. مقتول نشده ( یعنی با شمشیر او را نکشتند) پس مسموم شده است. در مورد حافظ هم برخی از حافظ شناسان همین استدلال را می‌کنند.شعر حافظ همه درجه یک است ولذا شعری که مکرر در مکرر می‌گوید وصل تو کمال حیرت آمد از حافظ نیست. می‌گویند این شعر از لحاظ صورت ضعیف است. درست است. از لحاظ معنی هم ضعیف است. عاشق باید از دیدن معشوق به حیرت افتد نه از وصال با او. آدم از وصال لذت می‌برد، کمال لذت را می‌برد. دیدن حسن یا نظر کردن در روی معشوق است که مایه‌ی حیرت می‌شود. این قاعده‌ی استتیک شعر است. قاعده‌ی نظر باز بودن است. در حالی که در سراسر این غزل چیزی که نیست به حیرت افتادن از حسن و جمال است. این غزل هم از حیث صورت و هم از حیث معنی آن‌قدر متأسّفانه ضعیف است که من هم دلم می‌خواهد بگویم از حافظ نیست، ولی ... !

مینا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۲۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۲:

تفاریق رد اینجا به معنی اندک اندک آمده است

فرزاد در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۱۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۶ - داغ لاله:

تا دلی آتش نگیرد حرف جانسوزی نگوید.....
شهریار عزیز ما چقدر دل پر دردی داشته که این شعر را اینچنین سوز و قداز سروده است

NAFAS در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۱:

بیت 1 : وقتی گرد راه محبوب میشوم دامن از وجود من پاک میکند و خود را از من دور میسازد
بیت 3 : به چشم سفارش کردم که برای یک بار دیدن خوب سیر تماشا کن گفت : میخواهی با انجام این کار جوی خون از من جاری شود
بیت 5 : اگر مانند شمع در حضور محبوب بمیرم بر رنج من چون صبح خنده میکند و اگر آزرده دل شوم یکباره خاطر ناز پرورده خود را از من ملول میسازد که چرا رنجیده ام
بیت 8 : ای حافظ صبر کن که اگر درس عشق را این طور بخوانی عشق جانسوز از ناکامی من در هر گوشه ای از عالم داستانها خواهد گفت
بنگرید : تماشا کنید
چیزی مختصر : چیز اندک مقصود دهان تنگ محبوب
روی نگین : چهره ی نگارین زیبا
تا چون شود : تا چه پیش آید
کام : آرزو
داد بستاند : انتقام بگیرد و مرا به ستم بکشد

آریایی در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰۴:

جالب اینجاست که اول آهنگ به صورت تقریبا نامفهومی میگه : "صــــــــــــــــــــــــبر ای ایــــــــــــــــــران" !!!
این شعر حضرت مولانا گویای حال امروز وطن ماست و چاوشی عزیز هم توی خوندنش تا حدود زیادی حق مطلب رو ادا میکنه

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۳۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶:

روزی که با دوست دست به بر نشده است شب به بالین با غم دوری گریبانگیر بوده است و این مهرجویی است بینهایت تن و پیکری و جای ریو و شکی هم نگذاشته است

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۳۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶:

بی دهانت اگر سد قدح نوش دهند یعنی سعدی باده با بوس میخواسته ورنه بی بوس گویا دیگر بسندگی نمی کرده است , بر او درود باد

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۳۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:

با سپاسداری از وحید تنها بیفزایم واژه حطام به معنی بی ارزش از واژه فارسی سوتام به معنی اندک گرفته شده است و خرده نان خوان و سفره را به فارسی فلرز می گفته اند

۱
۴۹۱۷
۴۹۱۸
۴۹۱۹
۴۹۲۰
۴۹۲۱
۵۴۵۶